اجرای خیلی عجیبی بود، اولش تجربهای شبیه این که تو یه خواب اسیر شده باشی و آخر کار لذتی که دلت نمیخواد از این خواب بیدار شی.
پرفورمنسها بینقص! انگار هر حرکت، هر فرم، صدها بار تمرین شده بود.
نورپردازی با جوشکاری بسیار خلاقانه و درست و به جا، تا حدی که یادت میرفت چقدر این نور میتونه آزار دهنده باشه.
اما پردهها
دوزخ، یه عذاب واقعی، دقیقاً همون حس گیر افتادن تو جهنم، اینجاست که کم کم تماشاچی خسته میشه و این فضا رو تاب نمیاره و شروع میکنه به حرف
... دیدن ادامه ››
زدن.
برزخ، استرس خالص، گم شدن تو تکرار و سرگردونی. جوری که نه میدونی کجایی، نه میدونی چی میخوای، نه راه پس داری نه راه پیش.
و اما بهشت
رهایی مطلق، اونجایی که بین زمین و هوا دستها رو باز و خودش رو رها کرد. وای از حس آرامش و رهایی که انتقال داد. و اون نورهای سبز... اونجا بود که نمیخواستم اجرا تموم شه...
عالی بود
و حیف که خیلیها تاب نیاوردن و صبوری نکردن و همون دوزخ فراریشون داد.