در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آرش یوسف زاده(هالین) درباره نمایش ریچارد سوم: ریچارد سوم یک اثر فوق العاده است اما مهجور، چرا؟! حیف. داستان و فرم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:41:11
ریچارد سوم یک اثر فوق العاده است اما مهجور، چرا؟!
حیف.
داستان و فرم اجرایِ جذابی دارد و یک بازی درخشان از آقای مصطفا لطیفی خواه. طراحی صحنه هم خلاقانه است.
دست مریزاد به آقای بختیاری و گروهش.
فقط در بازگشت به پرده اول، صحنه خشم ملکه خیلی انفجاری ست و بازی خانم یکتا در این صحنه اگزجره شده جوری که کنترل لحن و تن صدایش را از دست می دهد. بخش تعاملی آخر هم غیر ضروری است- جایی که ریچارد به بازی ملکه ایراد می گیرد و یک تماشاچی را وارد صحنه می کند تا پشت سر او بایستد و برایش شراب بریزد در حالی که او بر روی تخت سلطنت نشسته- این بخش سایر مشارکت را لوث می کند.
درود جناب یوسف زاده، به نظر من هم واقعا ریچارد با وجود کیفیتش مهجور است اما در مورد بخش پایانی نکته‌ای که به نظر من رسید به عنوان یک تماشاگر (که البته حضور در صحنه به عنوان بازیگر را در تئاتر دانشجویی و غیردانشجویی نیز تجربه کرده بودم) دعوت شدن به روی صحنه ذاتا برای یک مخاطب (به خصوص که برای حضور روی صحنه را تجربه نکرده باشد) طبیعت جذابی دارد. و این دقیقا از دیدگاه من بیانگر این موضوع است که دعوت به شر ممکن است لزوما با ظاهر بدی نباشد، ممکن است برای شما شبیه یک تفریح باشد و حتی وقتی نور صحنه روی صورتتان است به این فکر نکنید که یک انسان دارد آنجا خفه می‌شود. مجددا به قول آنا هارنت در کتاب "آیشمن در اورشیلم":
"مشکل آیشمن دقیقا این بود که افراد زیادی مثل او وجود دارند، افرادی زیادی که نه منحرف هستند و نه سادیستیک، ولی آن‌ها شدیدا و به طرز ترسناکی عادی بودند و هستند و از دیدگاه سازمان‌های حقوقی و استاندارد‌های اخلاقی ما، این عادی بودن از همه جنایات دیگر ترسناک تر بوده است."
۲۶ شهریور
آرش یوسف زاده(هالین)
سلام ممنون از توضیحاتت؛ ولی هنوز هم فکر می کنم دعوت زیاد از تماشاچی برای مشارکت در اجرا و یا حضور بر روی صحنه به عنوان یک تکنیک غرق عادت، موجب عادی سازی می شود و به تر ست در یکی دو نوبت اضافه ...
هر اتفاقی در صحنه تولید نشانه میکند و مخاطب از دریچه ذهن خود به آن مینگرد..گاهی تکرار مسبب طنز است. باید به این مهم ( ورود تماشاگران به صحنه) به جزیی از کل نگاه شود. به مفهوم کارگردان دیکتاتور در اجرا بیاندیشیم و تعمیم و ورود آن به صحنه ی نمایش.. به روند شکل گرفتن شخصیت اصلی در دل اثر.. از کجا به کجا.. به هر حال اتخاذ فاصله گذاری و جنس مشارکتی شدن کار را به فال نیک بگیریم.
۲۶ شهریور
ممنونم از لطفتون و همینطور نظراتتون عزیز دل
۲۶ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید