دیشب به توصیه ی استادم، جنابِ قطبی زاده ی عزیز، با چند نفر از دوستان، به تماشای نمایش خارشتر رفتیم. در ابتدا از متن بسیار روان و جذاب و نمکینِ
... دیدن ادامه ››
نمایش، نوشته ی هدی آهنگر که همه چیز از قصه و اوج و فرود و پردازش شوخی ها به اندازه شروع و به اندازه هم پایان می یافت به شدت لذت بردم. بازی های یزدان فتوحی و هدی آهنگر در قصه ی زوج دوم و سپس بازی اتابک نادری و الهام شعبانی در قصه ی زوج سوم جاافتاده تر و مقبول تر از زوج اول شکل گرفته بود. روال تعویض صحنه و دکور و نور ساده و بی ادعا ولی کافی نمایش رو هم دوست داشتم. به عنوان نمایشی سرگرم کننده و مفرح که مانیفست روشنفکری و نصیحت و قصد تحول جهان و جهانیان رو هم نداره بسیار به اندازه و قابل پیشنهاد برای دوستانیست که می توانند عینک سخت گیر و ایرادپسند رو در آورده و با روحِ شوخی طلب و کودک درونشون یک شبِ گرم خرداد، خودشون رو محظوظ از این طنازی کنند. ولی نکته ی خارق العاده و واجب الاشاره ی این نظر، ناظر است به هنرمندترین آرتیستِ این نمایش که اگر در لیست عوامل درست خوانده باشم جنابِ علی سینا رضانیا هستند. آهنگساز و نوازنده ی زنده ی همزمانِ نمایش که با چیره دستیِ باورنکردنی خودشون گیتار و تار و سنتور و ویولون سل و نی و درام و ساز دهنی و چند تا ساز دیگه رو با هم به تناوب و به مدت یک ساعت و نیم و خستگی ناپذیر به بهترین شکل اجرا کردند به طوری که گاهی ناخواسته ثانیه هایی از اجرا رو به بهای موشکافی از تبحر فاعلِ چنین نغمه های دلپذیر و متناسب و متنوعی از دست دادم. به ایشون و انتخابِ گروه نمایشی نسبت به استفاده از چنین هنرمندی تبریک می گم. امیدوارم که امثال چنین نمایش هایی به جای جُنگ های لوس و جلف و کمدی نمای معمول که حتی اسم تئاتر نمی گیرند بتونن سلیقه ی مخاطب ایرانی رو از نمایش کمدی با کیفیت تغییر بدهند.