درود
روی دیوارم مینویسم برای ثبت در خاطرم..
ارتباط نگرفتم با این نمایش یعنی هرکاری کردم سیمم وصل نشد !!!و راضی از سالن بیرون نیامدم...
هر چقدر سعی کردم پرده ها و دیالوگ ها و صدا ها رو ربط بدم به ذهنی آشفته و افسرده و تنهایی و غم و احساس و...نشد که نشد!!چه سلول عجیبی !!چه شکنجه و شکنجه گر عجیب تری!!!چه ارجاعات اجتماعی و مذهبی و نامرتبطی !!!تمام جواب این سوال هامو تو ضعف شخصیت پردازی و متن آشفته میبینم....
آخرین باری که سالن اصلی(سالنی پر از خاطره و انرژی و.. که ساعتها میشه در رابطش حرف زد)رفتم، برای "شکوفه های گیلاس" عزیزم بود.....اون چه سکوتی بود این چه سکوتی !!!!سکوت رو خراب نکنید!!
برقرار باشید.