یک درام آبکی .
زیاده نوشتن و زیاده گفتن درباره ی اثری که دوستش نداشتی نه تنها سخت است بلکه لازم هم نیست.
اما یک چیز هست که همیشه در مورد نوشتن
... دیدن ادامه ››
از یک کار لازم است.
انهم دقیق بودن و تخصصی نگاه کردن.
از مهدی زندیه باز هم متنی اجرایی دیده بودم ، چیزی چاپ شده یا نوشته شده از او نخواندم اما دیدن همان یکی دو کار پیشین به علاوه ی این اثر دستگیرم می کرد که عملا و ابدا در نوشتن پیشرفت نکرده!
محسن نجار حسینی را هم می شناسم، خداروشکر از ان دسته های ادم های اشتباهی تئاتر نیست ولی خب ادم های درس خوانده و لیسانس گرفته از دانشگاه ازاد هم می توانند غلط باشند دیگر...
فرم اجرایی و انتخاب مکان موثر اجرا و طراحی صحنه در یک راستا بود و خوب هم بود. اما این تمام خوبی این کار بود . تمام تمامش ...
انتخاب شیوه بازی را که تماما تقصیر کارگردان می دانم . اجرا یک محمد نادری بد دارد و یک نسا حسینی بد و یک جفت بازیگر که نمی دانم اصلا برای چه روی صحنه راهشان دادند... اسمشان راهم نمی گویم.
اما در این میان باز هم دم مرتضی گرم (با اینکه ان لحظه ی بازی احساسیش بسیار بد بود) یا شاید بشود گفت خانم مهدی نیا(که من نمیشناسمشان) و هادی شیخ ... البته که هادی هم در این نقشِ ادم ناراحته ی ماجرا انصافا دیگر چیزی برای رو کردن نداشت...
بهر حال بیش از همه بازهم برمی گردم به ابتدای حرفم، طرح مسئله ی نمایشنامه بد است. پرداخت بر اساس فرمول است و لاجرم منطقی و پایان به شدت و به شدت باسمه، انقدر که فقط می خواهی از سالن در بروی...
راستی در اخر یک سوال هم دارم. از هر کسی که خواست جوابم را بدهد... ان قسمتی که در مورد کوبیدن و ساختن خانه ی قدیمی شان بود (با ان دیالوگ نویسی شاهکار!!!!) واقعا از روی تبلیغات تلویزیونی برداشته نشده بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !
.
تمام