در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سعید کرباسچی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:39:10
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
البته برداشتی که آقای نیما سیاح داشتند ، به هضم و درک نمایش ، کمک می کند.یعنی اگر این گونه نگاه کنیم ، شاید بتوان گفت می شود بیشتر فهمید .
علیرضا حسینی این را خواند
Nima Sayyah این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روز اول اجرای این نمایش ، با ذوق زایدالوصفی خودم را به تالار حافظ رساندم .اما پس از گذشت 30 دقیقه از اجرای نمایش ، از تماشای یک تئاتر خوب نا امید شدم .
از اتاق فرمان مرتب صدای صحبت عوامل می آمد .در انتها به یکی از مسئولین نمایش گفتم و ایشان گفتند ، متاسفانه مشکل سالن و آکوستیک نبودن است و چاره ای نیست .
علی رغم بازی هنرمندانه ی بازیگران ،
داستان واقعا گنگ بود
ارتباط دادن میان دیالوگ های بازیگران و صحنه های مختلف کار سختی بود .
من از این نمایش چیز خاصی سر در نیاوردم و این احساس من ، با تماشاگرانی که ساعت را نگاه می کردند یا خمیازه می کشیدند ، مشترک بود .
در پایان ، واقعا دلم نمی خواست دست بزنم .فقط چند بار آهسته دست زدم .
مهدی..، علیرضا حسینی، محمد مهدی فتحیان و سپیده این را خواندند
Nima Sayyah این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آخرین پست وبلاگم
http://2estekan.blogfa.com/post-274.aspx

دختر مهربانِ بهار را خداوند چه زیبا به قامت روزهای دلپذیر و مطبوع بهاری ، به رقصی شورآفرین میان شمشادقدان و شاهدان و مجلسیان آراسته است. طره ی نگارینش به عنبر شکوفه های یاس معطر است و پیچ در پیچ ِ زلف سرکشش قدح به دستان میکده را گیج کرده است. باد صبا را نوازشگر شانه های لُخت زمین و تابنده ی گیسوان لَخت آبشار گمارده است و از لب انار وش ِ سرخ گون ِ درختان ، بوسه ای به قرمزی سیب گرفته است. در طبیعت جشنی بر پاست و دلبرکانِ خوش آواز ِصبح های زود ، بر بلندای شاخه های درختان استوار ، به دلبری مشغول اند و چَه چَهه ی آنان ، خواب را بر چشم آدمیزادگانِ رخوت گرفته سبک کرده است.سهره های شهرهای مجاور از کمند سرما جسته اند و اینک به آب تنی ِ سبک و سرحالِ خود میان آب ها و نهرهای شهرهای غم زده ی ما آدم ها ، سرگرم اند. چکاوک ِ شیدای خوش الحان میان سفره های رنگارنگ طبیعت ارتزاق می کند و بهار ، این دختر ِ دم دمی مزاج ِ فصل های سال ، بر سر همه مان بارانی از لطافت روزهای ابری می بارد. و ما که نشسته ایم در کنج ِ ایوان ِ خاک گرفته ی خانه های ِ پر از سکوتمان و بر گلدان های تنهای ایوان نگاهی نمی اندازیم و سری برای پرنده ها و دستی برای عابران تکان نمی دهیم.و ما که یادمان رفته است به بطن بهار زل بزنیم و دستش را به سختی بفشاریم.و در کشاکش ِ کشمکش های روزمره ی زندگی های بی روح ، لبخند را از یاد بردیم و دیگر ، کاسه ی سفالی یادگار ِ مادربزرگ ، مثل همیشه عزیز نبود.

۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۳
نستوه، نیلوفر ثانی، صبا فرزانه، آرزو نوری و بهار این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام بر همه ی آن چه که هست.
http://2estekan.blogfa.com/post-273.aspx


آخرین پست وبلاگ .امیدوارم خوشتان بیاید.
۱ نفر این را امتیاز داده‌است
قشنگ بود
......
متشکرم از آقاسعید
۲۷ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
منم میام
علی اصغر شیرازیان و آرش فصیح این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بنظر من بازی دو نفر واقعا عالی بود .یکی اکبر زنجانپور و دیگری خانم ماه گل مهر که شخصیت سونیا الکساندرونا رو بازی می کردن و چقدر هم عالی بازی کردن.واقعا تبریک می گم.
الهه الف، manimoon و sanaz m.barin این را خواندند
حسین کوهی، Marillion، ساناز همتی و amir.ha این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی/بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
نانوا هم "جوش شیرین" می زند.بیچاره فرهاد

نمی دانم از چه کسی است
اگه اشتباه نکنم از کاریکلماتورهای پرویز شاپور باید باشه احتمالا
۱۷ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در این شهر پر از معتاد و بیکار
لباس هایم گرفته بوی سیگار