در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مجید حسنپور | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:43:05
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در نیروی زمینی ارتش به یگان ها و واحدهایی که دارای ادوات موشکی می باشند به جای گروهان، واژه آتشبار را استفاده می کنند و هر آتشبار دارای چند لانچر ... دیدن ادامه ›› (کامیونی که سکوی پرتاب موشک کوتاه برد است) می باشد. فضای نمایش، لهجه متفاوت سربازان، ظاهر آنها، افسر وظیفه کاشانی، دقیقا من را به فضای سال 1381 برد که در یکی از همین آتشبارهای دارای لانچر، به عنوان افسر وظیفه خدمت می کردم. به گمانم شاید کارگردان، نویسنده، مجری طرح در یکی از این آتشبارها خدمت کرده باشد که تا این حد دقیق به ظاهر و لهجه و وقایع داخل پادگان ها توجه داشت. موضوع نمایش کاملا واقعی است و تجاوز و آزار جنسی سربازان ضعیف تر و با ظاهری متفاوت از مابقی، همیشه وجود داشته، دارد و خواهد داشت. پرونده های زیادی در بازرسی ارتش برای این موضوع تشکیل می شود که به حبس و شلاق و اضافه خدمت می کشد و مسئولان هم از آن باخبر هستند. البته فکر نکنید فقط مختص ارتش است. خیر، در همه رده های نظامی این موضوع وجود دارد و کارگردان نمایش به موضوع مهمی پرداخته است. شاید تماشاگر به جنبه طنز آن توجه بیشتری کرده باشد، اما برای من که بعنوان افسر وظیفه و گاهی افسر گشت فعالیت می کردم، فردا صبح گزارش می رسید فلان سرباز در فلان مکان مورد تعرض و آزار و اذیت قرار گرفته است. با خودم فکر می کردم پس از اتمام دوره سربازی این فرد می خواهد در جامعه کار کند، ازدواج کند، پدر بشود، چطور با این موضوع کنار خواهد آمد؟ این واقعه چه تأثیری در زندگی آینده او دارد؟ و چرا های دیگر. در هر حال از تمام گروه تشکر می کنم که چهره سربازان تحت امرم بار دیگر در ذهنم آمد و گویی خودشان بودند. بدون هیچ تغییری. مشهدی، مازنی، آذری، تهرانی، کاشی و.... خسته نباشید
celine، امیرمسعود فدائی، محمدرضا دانش و Fariba Akbari این را خواندند
زهره مقدم و پویا فلاح این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مدت زمان اجرای این نمایش چند دقیقه است؟
مینا سروش، NetHunter و پارسا یزدی این را خواندند
گروه همیاری (support)
درود بر شما
این مورد از گروه محترم اجرایی استعلام و پاسخ اطلاع رسانی خواهد شد.
۱۲ دی ۱۳۹۸
سلام
۴۵ دقیقه!!!!!
۲۰ دی ۱۳۹۸
آخرشم اطلاع رسانی نشد!
۰۲ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام و خسته نباشید.
من نمایش رو دیشب دیدم. خسته نباشند. من فقط علاقمند به تئاتر هستم و هر هفته یک نمایش را می بینم. نه منتقد هستم و نه در این ... دیدن ادامه ›› خصوص تحصیلات دارم. در خصوص مشارکت باید بگم که آقای رضایی از مشارکت افرادی استفاده کرد که از قبل شناسایی شدن از اهل هنر بودند و خلاصه موضوع را جمع کنند. مشارکت کننده ها خودشان را معرفی نمی کردند. اما نفر اول از میان تماشاگران آمد و اجرا کرد، آقای رضایی او را به اسم کوچک صدا کرد. دو سه خانم هم همینطور. به ویژه خانم مسن که در پایان باز از او به عنوان هنرمند تشکر کرد. یک آقایی نظر داد و به وی پیشنهاد داد که اجرا کند گفت من بازیگر نیستم. اما باز در پایان از او به عنوان هنرمند با اسم تشکر کرد. کلا مشارکت من ندیدم. موضوع ازدواج دوم و صیغه و این قبیل موضوعات در سینما، تئاتر و به ویژه سریال های شبکه خانگی به شدت وجود دارد و کم کم دارد عادی می شود. همه از کنش و واکنش آن کم و بیش آگاهی داریم و نظرات همان چیزی است که از هر شهروند عادی زن و مرد انتظار می رود. در ضمن در این نمایش به نقش دنیا و تقصیر او در ارتباط موازی مرد با یک بیمار کمتر اشاره شده است. از دنیا چیزی نمی دانیم دوست قبلی زن است یا مرد؟ اگر دوست اجتماعی یا همکلاس سابق مرد بوده که فرنوش اشتباه کرده وی را در زندگی پذیرفته است. اگر دوست فرنوش بوده باز اشتباه کرده یک دختر ظاهرا مجرد را نیز در زندگی خود پس از تأهل وارد کرده. من لایه های های احساس هادی را به دنیا دیدم و دنیا نقش محوری در ایجاد راطه جدید هادی داشت. دنبااز نظر هادی تنها کسی بود که می توانست وضعیت رو سر و سامان بدهد و این نشان از نقش پر رنگ دنیا در زندگی مشترک هادی و فرنوش داشت. دنیا به نظر من درمانده بود و خود را مقصر می دانست و هیچ راه حلی برای مشکل نداشت و فقط قصد زمان خریدن و بهبود شرایط را داشتو او از باردار شدن همسر دوم نیز مطلع بود و اصرار بر باز شدن دست و پای وی داشت. پس وی خیلی از موضوعات زندگی هادی خبر داشت. اما هیچ وقت به چالش توسط فرنوش کشیده نشد. به هر حال خسته نباشند و موفق باشند.
دوست عزیز در این سال ها بسیاری از تماشاگران که همیشه در اجراهای ما حضور داشته اند و مشارکت کرده اند طبیعتن‌ برای من آشنا هستند این به معنی شناسایی از قبل نیست یا هنرمندی که اشاره کردید گفته من بازی‌گر نیستم قدردانی من از ایشان به‌خاطر مشارکت‌شان بوده همان طور که در پایان از همه‌ی کسانی که در اجرا مداخله کردن تشکر کردم
این شناخت و دوستی به معنای ارتباط صمیمی ما با مخاطبانمان در این شیوه ی اجرایی‌ است نه به معنای فرق گذاشتن بین مردم یا چیزی از قبل هماهنگ کردن و ...
همه‌ی آن‌چه در مشارکت ها دیدیم تصمیم و کنش‌گری صادقانه‌ی هر مخاطب در شب نخست اجرا بود و ما دخالتی در این تصمیم نداشتیم
۱۰ دی ۱۳۹۸
سلام سلام زهره‌ی قشنگم.
ای‌وای ممنونم از محبتتو، قند توی دلم آب شد قشنگگگگ.
ولی خب، تجربه‌ی زندگی شخصی من نشون داده که این مدل بحث کردن نتیجه نمی‌ده ولی خب دل آدم خنک می‌شه.
۱۰ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
من این نمایش را جمعه 15 اردیبهشت دیدم. بنده شخصا بخاطر بازی آقای جعفری رفتم و همیشه با اشتیاق حرکات و بازی ایشان را دنبال می کنم. به هر حال صرفنظر از بازی همیشه جذاب جناب جعفری، نمایشنامه یک اشتباه تاریخی ورزشی داشت. درست است که گروسو پنالتی آخر را زد و ایتالیا قهرمان جهان شد، اما شاهکار گروسو در بازی نیمه نهایی مقابل آلمان بود که با آن گل موجب صعود ایتالیا به فینال شد. در واقع تنها گل گروسو در جام جهانی 2006 همان گلی بود که آلمان زد. اشکهای گروسو در آن بازی همه را به یاد اشکهای تاردلی در جام جهانی 1982 و گلی که به آلمان زد، انداخت. اشک های گروسو که نشان از عشق و احساس وی بود را می توان بعد از گلش به آلمان دید نه پنالتی به فرانسه. لذتی که شکست آلمان میزبان و مغرور در نیمه نهایی داشت، به مراتب از آن پنالتی آخر زیباتر بود.
به هر حال آقای امیرخان جعفری شما یکدونه ای