در حافظهی تاریخی ایرانیان، نام اسکندر، خلفای عرب و مغول با لعن و نفرین جاودانه شده است؛ اما آنچه راه را بر تجاوز آنان گشود، نه قدرت بیهمتای دشمن، که فساد و بیکفایتی درباریان و زوال سامان کشور بود.
گریزی به تاریخ می زنم، دهها نمونه تاریخی وجود دارد:
در جنگهای خانمانسوز ایران و روسیه که بخش اصلی رنج و درد و ویرانی بر دوش آذربایجان بود و کمتر خانه ای بود که فرزندی یا پدری از دست نداده باشد و مردم به ضد جنگ بدل شده بودند و معترض به وضع موجود. در چنین اوضاع اسف انگیزی شخصی بنام«میرفتاح» در خدمت به روسها سنگ تمام گذاشت!
او با گروهی به مرند رفته قوای کمتر از سه هزار نفری روسی را به تبریز کشاند!
در آن روزهای سیاه، روسها میرفتاح را حاکم تبریز کردند و میرفتاح در حق آنانکه مخالف روسها بودند از هیچگونه جنایتى صرف نظر نکرد «در ملاء عام، مردم را گرفته، به چوب مى بست و
... دیدن ادامه ››
آزار می نمود»
اما حکمرانى میرفتاح بر تبریز چندان نپائید چون پس از عقد ترکمنچاى، وقتى روسها ایران را تخلیه کردند میرفتاح نیز چون از «طعنه هاى مردم تبریز و دولت ایران ایمن نبود به روسیه پناهنده شد».
از آن تاریخ به بعد، در میان مردم تبریز، میرفتاح سمبل بدنامی و وطن فروشی شده است و مردم همیشه برای مثال زدن خایینین وطن، میرفتاح را مثال می زدند.