نمایش بسیار زیبایی بود واقعا لذت بردم .
همه بازیگران درجه یک و عالی .
امتیاز من 5 هست و به دوستان دیگر پیشنهاد می کنم که حتما به تماشای این
... دیدن ادامه ››
نمایش زیبا بنشینند.
.
از آنجایی که من دوبار این نمایش را تابحال دیدم (( در دو جای مختلف از سالن ))
البته دوست دارم چندین با دیگر هم ببینم !
نکاتی توجهم را جلب کرد که در اینجا می نویسم ، ممکن هست رعایت آنها در تاثیر گذاری این نمایش اثر مثبتی داشته باشد :
با احترام به تمام دست اندرکاران این نمایش زیبا و اساتید گرامی ، فقط به عنوان نظر شخصی بنده این مطالب را مطالعه نمایید ،
1- صدای موسیقی و افکتها صوتی در زمانی که بازیگران دیالوگ می گویند زیاد هست و باعث میشود دیالوگها به درستی شنیده نشود .
2-در برخی جاها نوع بیان (( ادگار )) به نظر عوض می شود و خارج از چهارچوب نمایش هست (( یه حالت خودمونی یا خیلی ایرانی میگیرد )) که این تغییر بیان و لحن به نظرم ضربه به نمایش میزد. ( مخصوصا در بازی اول و دوم این برام محسوس تر بود )
3-بعضی از شوخی ها به نظرم به متن تحمیل شده یا اصلا تو متن نبوده !! و از زیبایی کار کم می کنه ، مخاطبی که این نوع نمایش را انتخاب می کند فکر نمی کنم به دنبال خنده باشد ( این را هم باز اگر اشتباه نکنم بیشتر در سه بازی اول احساس کردم که انگار می خواهند یه لبخندی به مخاطب بیاورند ولی بیشتر این نمایش تراژیک هست تا به نظرم یکم تو ذوق میزنه )
4- در یک جایی ادگار میگه سیگار نکش ، پسته بخور !! این دیالوگ (( بسته بخور )) خیلی ایرانی هست و به نظرم من که به عنوان یک مخاطب دارم یک کار خارجی را نگاه می کنم یه جوری تو ذوق میزد (( بخوام بهتر توضیح بدم به این صورت هست که انگار یک فیلم خارجی دوبله شده را نگاه می کنی بعد کاملا یه جاهایی متوجه میشی دوبلور از خودش یه چیزی گفته و در این نوع فیلم همچین دیالوگی نمی گنجه ))
5-اگر اشتباه نکنم در پایان بازی 3 یا 4 که (( ادگار )) حالش بد میشه ، ((آلیس)) ناگهان نگرانی برای حال ((ادگار )) از خودش نشان میده و این عجیبه و طبق داستان نباید اینطور باشد هر دو دفعه که دیدم این مرا اذیت کرد !!! در صورتی که (( آلیس )) از (( ادگار )) تا آن لحضه همیشه متنفر بوده و آرزوی مرگش را داشته ، پس چه دلیل دارد که نگران حالش باشد !؟ فقط در انتهای نمایش کمی میشود حس دلسوزی و ناچاری را در (( آلیس )) احساس کرد که منطقی هست .
6- آنجایی که (( آلیس )) طبل می زند و همزمان دیالوگ گفته میشود ، به نظرم بهتر هست که همزمان با طبل نوازی دیالوگ نگویند و بعد از هر دیالوگ طبل نواخته شود تا دیالوگ شنیده شود .
7- سوال دیگری که ذهنم را به خود درگیر کرد ، به نظرم نوع لباس ها و دیالوگ ها و خود نمایش و نمایشنامه به مخاطب القا می کند که حداقل زمان حدود 80 سال پیش هست ، آیا در آن زمان چنین ام آر آی از مغز وجود داشته ؟! که ((ادگار)) در نمایش نشان میدهد ؟! واقعا خودم هم نمی دانم!! اگر نداشته بهتر هست که جور دیگر مریضی و جواب دکتر را نشان دهد .
باز هم از تمام شما هنرمندان معذرت میخواهم که زیاده گویی کردم ،
«« آرزوی بهترین ها برای شما هنرمندان گرامی »»