در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نیما غلامی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:05:26
 

رزومه:
۱-نمایش «یرما» اثر فدریکو گارسیا لورکا ( بازیگری، طراحی و اجرای نور و موسیقی) در سال ۱۴۰۳- پلاتو بلک باکس استاد متین تنکابن و جشنواره استانی مارندران ۱۴۰۳
۲-نمایش دانشجویی (خواستگاری) اثر آنتوان چخوف بازی در نقش چوبوکوف در سال ۱۴۰۳ - پلاتو دانشگاه آزاد تنکابن
۳-نمایش کارگاهی گل های پژمرده به نویسندگی نعیم صالحی سال ۱۴۰۲
(بازیگری،اجرای نور و طراحی نور)

 ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۴
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام
با احترام به خوانندگان این متن و عوامل این کار می نویسم.
امشب به تماشای یک مرگ اتفاقی نشستم.
در صحنه ورودی نمایش،صدایی میشنویم که جذب کننده است.
زمانی که نور می آید با طراحی صحنه سمبولیک و مینیمالیسم روبرو هستیم که دوستش داشتم.
مستقیما به سراغ بازیگر ها می روم...بازیگرانی با سن کم که جسارت آنها ستودنیست.اما...
کار به خودی خود دارای کارکتر های جالبی است،لکن بازی ها و نحوه شخصیت سازی کارگردان عزیز به آنچیزی که باید نرسیده.
ما شاهد افرادی در صحنه هستیم که فقط راه می روند و ای کاش درست راه می رفتند.
ساخته نشدن کارکتر ها در تمامی بازیگران عزیز به خوبی مشهود ... دیدن ادامه ›› است و بازی ها آنقدر بیرون می زنند که کاملا غیر قابل باور میشوند.
باور پذیر نبودن کارکتر ها سبب عدم ارتباط مخاطب(بنده) با کارکتر ها و کلیت کار شده است.
دوست عزیزی که نقش پسر خانواده را بازی می کند تا قبل از اینکه صدایش را بشنویم و شروع به دیالوگ کند جالب می نماید.
بازیگر دختر خانواده تا نیمی از کار تقریبا باور پذیر بودن اما ناگهان با بیرون زدگی مواجه شدم.
مادر هم که سمبلی از یک خانم اشراقی و با اعتماد به نفس است تا حدی توانست کارکتر را ایفا کند اما باز هم متاسفانه با مرگ کارکتر روبرو شدم.
پدر و داماد...کاش از این صداها و فیزیک در جهت درستی استفاده میشد و بشه. البته با آموزش بیان و بازیگری(البته این نکته در تمامی بازیگران قابل ارجاع است)...کلام دیگری ندارم.
اما راجب به میزانسن ها و تصاویر
تصویری در کار وجود ندارد.
میزانسن ها اشکلاتی دارند که جز از بدیهیات تئاتر و نمایش قرار میگیرند و در وحله اول از کارگردان،سالن شهرزاد و هیئت باز بینی انتظار می‌رفت که نکاتی را یاد اور شوند تا اجرا با کیفیتی درخور نمایش داده شود.
سوراخ هایی در کار وجود دارند که به راحتی نمیتوان از آنها گذشت...اعم از حرکات بازیگر،بازی با اکسسوار صحنه،رفتار بعضی از کارکتر ها که سر اخر ما متوجه دلیل این رفتار ها به هیچ وجه نمی شویم،داد و فریاد روی صحنه که بشدت باعث رنج شد و..( لازم بذکر هست که تئاتر داد زدن نیست!)
پیام کلی کار را دوست داشتم...این پیام به خودی خود کلیشه هست اما شیوه روایت و به تصویر کشیدن آن مهم بود که متاسفانه شکست خورد.
معمولا در طول یک اجرای خوب تمامی درد های کمر و گردنم را فراموش میکنم و فقط صحنه را می پایم اما در طول این اجرا درد هایم بیشتر حس شدند...با حالی بد سالن را ترک کردم و تا ساعت ها برای وقت عزیزم تاسف خوردم.
کاش کیفیت را بر هر چیز دیگری ارجع بدانید!.
لاجرم مجبور شدم تا رک بنویسم و برای کسانی که تئاتر دوست دارند و کار خوب را می پسندند و برایش وقت می گذراند شاید با نظر بنده سراغ این کار نروند.
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

09389553447