در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مریم حاج محمدی درباره نمایش عامدانه عاشقانه قاتلانه: نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» برای من تجربه‌ای روانی، اجتماعی و ان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:03:35
نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» برای من تجربه‌ای روانی، اجتماعی و انسانی بود. هنوز هم وقتی به آن فکر می‌کنم، دلم می‌سوزد و ذهنم درگیر است. این کار با روایتی از قصه‌ی چهار زن، که ریشه در وقایع واقعی و جنایی دارد، مرا عمیقاً تکان داد. میان شخصیت‌ها، دو چهره‌ی آشنا برایم واضح‌تر بود: شهلا جاهد و ریحانه جباری – البته با دخل و تصرفی در جزئیات و نام‌ها، اما آن‌قدر دقیق پردازش شده بودند که رد واقعیت را می‌شد دنبال کرد.
قصه‌گویی نمایش به شدت تأثیرگذار بود؛ بازی‌ها پخته، دقیق و برآمده از بازیگرانی که به‌درستی برای چنین نقش‌های سنگینی انتخاب شده بودند. زنی روزنامه‌نگار – که خود قربانی خشونت همسرش بود – به عنوان راوی ماجرا، مرگ‌ها، اعدام‌ها، و آن‌چه بین زندگی و مرگ این زنان گذشته را روایت می‌کرد. صدایش، نگاهش، و نوع گفتارش، لایه‌های درونی شخصیت‌ها را بیرون می‌کشید.
جمله‌ای از نمایش هنوز در ذهنم می‌چرخد: «کشتن چه حسی داره؟ کشته شدن چی؟»
این پرسشِ تلخ، ستون فقرات روایت بود؛ نگاهی روان‌شناسانه به زوایای پنهان خشونت، ترس، و بقا.
بیشترین همذات‌پنداری‌ام با زنی بود که به خاطر دفاع مشروع دست به قتل زده بود. برای لحظاتی انگار نفس‌هام با او هماهنگ شد. با دلشوره‌ها، ترس‌ها و خشم فروخورده‌اش.
چقدر کاراکتر ژیلا به کسی که از او اقتباس کرده بودند شبیه بود
کاراکتر نسرین هم و چقدر دوست داشتم نسرین بماند
سپهر، امیر مسعود، مریم علیپور و عاطفه فربد این را خواندند
جعفر میراحمدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید