تابوتی که بهجای مرگ، صحنهی زندگی هملت شده بود، تصویری جسورانه و شاعرانه بود؛ انتخابی که بهتنهایی جسارت کارگردانی و نگاه متفاوت او را نشان میداد. نورپردازیهای دقیق و طراحی صحنهی بسیار اثرگذار، فضای وهمآلود ذهن هملت را پیش چشم تماشاگر زنده میکرد. بازیگر با حضور فیزیکی فعال و با بیانی قوی و کنترلشده، موفق شد از درون تابوت، عمق درونیترین بحرانهای شخصیت را آشکار کند. این اجرا بیش از یک برداشت مدرن از هملت بود؛ سفری تماشایی به قلب تردید، مرگ، و هویت… اجرا و کارگردانیای که هنوز در ذهنم ادامه دارد.
طراحی لباس و گریم نیز کاملاً در خدمت روایت و فضاسازی بود. رنگها، بافتها و جزئیات طراحی در ایجاد حس تعلیق و دوگانگی وجودی هملت سهمی اساسی داشت. یک اجرای یکپارچه، جسور و بهیادماندنی؛ که نه فقط بازآفرینی، بلکه بازاندیشیای بود بر «بودن یا نبودن».
شاهکار
واقعا دوست دارم دوباره ببینمش