دوست دارم به عنوان یک بینندهی عادی بنویسم. برای اولین باره که من یک بازیگر رو دنبال کردم تا اجراهای بعدیش رو حتما برم! چطور از اون پسر گیج و
... دیدن ادامه ››
بیاعتماد به نفس تبدیل به اون شخصیت محکم و نترس شد!؟
دیالوگهای زیبایی داشت….
اما حقیقتا اگه نیمهی نمایش ازم میپرسیدن ببینیم یا نه با نهایت احترام میگفتم نه. اما تازه از نیمه به بعد برای من جذاب شد… و در نهایت نقطهی پایان، وقتی باز همون جواب اولشو داد واقعاااا لذت بردم. واقعا از اینکه شاگرد حرفشو زد بجای فقط شنیدن… و انگار حرفاش از اول تو دل من موندهبود. (چه درست چه غلط، همین توانایی بیان کردن مهمه) اون شکاف عمیق بین این دو نوع نسل یا شخصیتها نمیدونم کی قراره تلطیف بشه یا حتی زبان مشترکی پیدا کنن... هرچند شاید مخالف داشتهباشم اما نظرم همینه و ممنونم که به تصویر کشیدهشد…