خلاء و فقدان
قبل از هرچیز این نمایش برای کسانی که با سوگ یا فقدان دست و پنجه نرم میکنند به گمانم گزینه مناسبی نیست و ممکن است آنها را برنجاند.
از
... دیدن ادامه ››
طراحی صحنه شروع کنم، نمایش طراحی صحنه خوبی داره با اینکه خیلی ساده است اما برای من دلپذیر بود، میز نهار خوری، مکانی که برای مصرف شکل گرفته است....
طراحی نور و افکت های نوری در ابتدا به نظر ساده بودند اما هرچه پیشرفت بهتر از پیش شد و به نظرم میتواند برای این نمایش کافی باشد.
افکت صوتی و صدا چیز جدیدی برای عرصه نداشت.
بازیهای بازیگران به نظر میرسید که در کار تمرین شده مناسب باشد و از این لحاظ بازیگران نقش خود را به درستی ایفا کردند هرچند لزوم حضور عباس جمالی (با اینکه نقش را به درستی ایفا کرد، اما ...) را در این نمایش درک نکردم.
خب خلاصه داستان مشخص است که به تماشای یک سوگ رفته ایم، البته مراحل سوگ و سوگواری در نزد نویسندگان متفاوت است و قرابت زیادی با ۵ یا ۷ مرحله مشهور نداریم.فقدان به گونه ای دیگر تعریف میشود و جایگزینی به گونه دیگر! مخصوصا در بعد تحلیه (نظم دهی مجدد). شاید کلید درک این نمایش در همین جایگزینی و آماده سازی مجدد نهفته باشد و البته مراحل تطوری آن. میزانسهای نمایش نیز به خوبی طراحی شده بود و حضور کارگردانی در کار مشخص بود.
در شب اول اجرا و تماشای آن توضیح بیشتری نمیتوان ارائه کرد ولی به گمانم این عزاداری یک نمایش استاندارد و تا اندازه ای خلاقانه است که البته هر مخاطبی را نمیتواند جذب کند. به دلیلی زمان اجرای نمایش ممکن است برای برخی طولانی باشد و گاهی به تکرار دچار شود و از سوی دیگر بحث آزاردهندگی عامدانه (و البته موفق) نمایش ممکن است برای برخی تعذیب کننده و محنت بار باشد.
جایگاه مناسب برای تماشای نمایش به نظرم بین ردیف های ۳ تا ۶ است، هرچند دوستانی که در ردیف یک هم نشسته بودند سختی زیادی برای تماشا نداشتند.
گروه اجرا مانا و پراجرا باشید.
امتیاز من ۳.۵