این نمایش یه مونولوگه که توسط کسی که توی یه تابوت عمودی ایستاده، با میکروفون اجرا می شه. جلوی اجراگر یه اسکرین شفاف قرار داره که در میان نمایش،
... دیدن ادامه ››
یک سری جلوه های نوری و تصویری به سبک تمام نمایش های قبلی آقای مساوات روش اجرا می شه. در مورد مونولوگ: طولانی و خسته کننده و سراسر طمطراق بیهوده. مثل یک دکلمه ی بی انتها که با کلمات احمد شاملو، با وزن اکثر شعر های احمد شاملو، به سبک دکلمه و قرائت احمد شاملو در کاست های قدیمیش اجرا می شه. محتوا پیچیده و شاعرانه به نظر می رسه و می تونه تراوشات ناگهانی ذهن نوجوانی باشه که روز ها پشت سر هم احمد شاملو گوش داده و خونده و بعد نشسته و هر چه در ناخودآگاهش جمع شده بوده رو تخلیه کرده. این وسط لحظات احمقانه و جوگیرانه و متظاهرانه هم کم نیستند: اصطلاحات آناتومی جمجمه ی انسان که صرفا برای طمطراق اضافی وارد متن شدن و شاید کارکردشون قرار بوده یه جور مراعات نظیر ابهام آلود با کلمات لاتین باشه، اما تبدیل شدن به اشاراتی بیرون زده. اگر پزشکی توی سالن باشه، بابت کاربرد سرسری و بیخود این اصطلاحات، لبخندی به استهزا به لبش میاد. "آاااااااه....اسفنوئید من....پروانه ی من....بر من بجوش اکسیپیتالم را...."
این نظر من بود در مورد این نمایش و قطعا با نظر "مرعوبین" جناب مساوات تفاوت داره. بین خطوطم الکی اینتر نزدم تا با گرفتن حجم زیاد در صفحه ی تیوال، توجهی به گزاف جلب نکنم.