در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رضا تهوری درباره نمایش شَک (یک تمثیل): چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید. واژه‌ها را باید شست . واژه با
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:56:11
چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه‌ها را باید شست .
واژه باید خود باد ، واژه باید خود باران باشد...
کورش سلیمانی عاشق است. عاشق تیاتر... ... دیدن ادامه ›› و ماحصل این عشق بیان مفاهیم عمیق انسانیست.نمایش شک بی شک تجلی شعر سهراب است.
ما با گروه تیاتر بیستون (به مهمانی دنیا رفتیم به دشت اندوه ، به باغ عرفان ، به ایوان چراغانی دانش تا از پله مذهب بالا برویم. بالا برویم اما تا کجا؟
تا ته کوچه شک ....)
جان پاتریک شنلی موضوعی ابدی ازلی را انتخاب کرده است. شک با پیدایش آدم متولد می شود و تا وجود آخرین آدم بر روی زمین شک هم در دلش زنده خواهد بود.
شک می تواند نقظه آغاز حرکت دانشمندان و مخترعین باشد. شک می تواند راه گشا باشد اما وقتی با تعصب همنشین می شود، وقتی چشم عقل را می بندد، غیبت و تهمت زاده می شود .
سو ظن و گمان بد به دیگران ،خانمان سوز است. خشک و تر با هم میسوزد و در این حریق عظیم موجودات ظریف و معصوم اولین قربانی خواهند بود.
خواهر آلویسوس و پدر فلین در مقابل هم صف کشیده اند. جنگ میانشان شعله ور می شود،اما افسوس و صد افسوس که دونالد مولرِ معصوم آسیب می بیند. او از پسران محراب اخراج می شود.
خواهر آلویسیوس نماد سنت است.با گسترش علوم و تکنولوژی بظاهر مخالف است اما مخفیانه از رادیو لذت می برد. او می خواهد با قوانین قبل از رنسانسِ کلیسا، مدرسه اش را مدیریت کند تا دانش آموزان را به سعادت دنیوی و اخروی برساند.
پدر فلین نماد مدرنیته است .او منعطف است و احکام ثانویه را برای دین ضروری می داند تا در خدمت بشریت باشد نه در مقابلش.
نمایش با خطابه پدر فلین آغاز می شود: (امروز در این کلیسا کسانی هستند که به بحران یقین و قطعیتِ ایمانی که توضیح دادم واقفن … می خوام به شما بگم: شَک می تونه ریسمانی به قدرت و نیرومندی یقین باشه. وقتی گم شدین، تنها نیستین ناامید نشین)
مدیر مدرسه معتقد است( معلم های ساده خیلی راحت گول می خورند و به خواهر جیمز تاکید می کندکه دروغ گوها باید از دروغ گفتن به تو بترسند. بچه ها باید اینطور فکر کنند که تو تموم وجودشونو زیرنظر داری ...)
خواهر جیمز جوان معصومی است که تحت تعالیم و مدیریت خواهر آلویسیوس می پذیرد که جهان علاوه بر خوبی ها و پاکی هایش کمی هم شیطنت و زشتی هم دارد . او به گفتگوی خصوصی پدر فلین و دونالد تنها دانش آموز سیه چهره مدرسه مشکوک می شود و این دستاورد خود را به مدیر منتقل می کند. مدیر با قطعیت و یقین پدر فلین را منحرف می داند و داستان اوج می گیرد.
پدر فلین خطبه آخر را می خواند :
(گیرم که آب رفته به جوی آید
با آبروی رفته چه باید کرد؟(حمید مصدق))
در نهایت او از مدرسه سنت نیکلاس می رود اما به مقامی بالاتر .
خانم مولر عاجزانه التماس می کند که اگر این شک حقیقت هم داشته باشد موضوع مسکوت شود چون وقتی پدردونالد این خبر را بشنود او را می کشد .
اما نکته جالب نمایش ، صحنه پایانیست. خواهر آلویسیوس هم شک می کند. او به یقین خود شک می کند و شکی زیبا متولد می شود. بالاخره خواهر آلویسوس هم گریه می کند.
خداوند درآیه 12 سوره حجرات انسان را از شک و گمان برحذر می دارد
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ
اى کسانى‌که ایمان آورده‌اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است؛ و هرگز در کار دیگران تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! به یقین همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقواى الهى پیشه‌کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است.

امیر مسعود فدایی عزیز
سپاس از توجهت
۱۲ اردیبهشت
رضا تهوری عزیز ... تماشاگر و همراه وفادار کارهای گروه بیستون ... ممنونم از نکته سنجی ها و دقت نظرت ... از تعابیر و اشعار و آیاتی هم که یادآور شدی یاد گرفتم ... حضور تماشاگران عاشق تئاتری چون شما موهبتی نه برای گروه ما، که برای تئاتر ایران است ... پاینده و پیروز باشید ...
۱۳ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید