برای بار سوم مینویسم .دوبار قبل نوشته بالا نیومد.بهتر شاید الان کمی از عصبانیتم نسبت به بقیه کم شده باشه.اومدم دوباره بلیط بگیرم که فکر کردم باید بنویسم وگرنه از این عادت ها ندارم.
حرفم اینه که کجای دنیا در کدام کشور (که تازه به تاتر و نمایش شهره هستن)این همه منتقد وجود داره که اینجا.اینکه به واسطه ی بلیطی که خریدی بتونی انقدر سطحی راجع به یه اثر هنری بنویسی خوب بود یا بد بود.این مردم چسبیده به مجازی البته کارشون اینه.شما خانم یا آقا باید برید بنشینید در جایگاه تماشاگر در یک سالن قاب صحنه ای و بازیگر استار مورد علاقه ات بیاد اونجا با میکروفون برات یک نمایش با یک نمایشنامه ی سر راست و خنده دار اجرا کنه و بعدش راضی بری پیتزاتو بخوری.
شما رو چه به یک پرفورمنس واقعی.
خانم ها و آقایون عزیز که این نمایش رو برای ما به یک اثر کاملا دوست داشتنی و یا نفرت انگیز تبدیل کردین بدونین که من میخواستم اون اسلحه دست من بیفته میخواستم جزیی از کار باشم
میخواستم دیشب یک لکه
... دیدن ادامه ››
ببرم خونه
میخواستم بهش انقدر فکر کنم که بفههم کی دروغ میگه کی راست،؟زن چیکار کرده و مرد جیکار و با هر آخیش شما منم آخیش بگم.
میخواستم بدونید که این جنازه های بادکرده تو کوچه و خیابون پنج دقیقه دیر رسیدنه.
من از دیشب دارم جاهای خالی رو با نوشته های خودم پر میکنم
صحنه استفاده از از آن و ترس و توهمی که به من میداد بسیار عالی بود.
عالی چیه باز من هم از اون نقدها کردم…
همه چیز تاثیرگذار بود
مخصوصا بازی سرکار خانم الهام کردا
و آقای ابر شما در هر کاری خاص هستی .همیطور بمانید