در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | Ali Farrokhi درباره نمایش منگی | دور دوم اجرا: منگی به تاریخ 4 اردیبهشت با اندکی تاخیر و تامل... منگی روایتی گسس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:20:04
منگی
به تاریخ 4 اردیبهشت
با اندکی تاخیر و تامل...

منگی روایتی گسسته است از مردی در جایی میان خاطرات و گم گشتگی در شهر مادری خویش. روایتی که امین سعدی در منگی جلوی چشمانمان میگذارد به همین آشفتگی جمله اول من است. شاید میتواسنت مبدا و مقصد سرراست تری برای کار خود انتخاب کند اما اینکار را نکرد. چون بلدش نیست؟ ابدا اینگونه نیست.

منگی را زمانی باور میکنی که اجرای بازیگران را روی صحنه میبینی. بنظرم منگی بیش از هر اجرای دیگری به کنش هدفمند بازیگران خود نیاز دارد تا فهمیده شود. بازی مسلط و درونی شده بازیگران (سعی نمیکنم تا بازیگر اصلی را از اجراگر جدا لحاظ کنم، چون سحر قاسمی به زیبایی و خلوص کار خودش را در این چمدان ... دیدن ادامه ›› پر از اتفاق انجام داد) به من مخاطب میفهماند که اجرا معلق روی هوا نیست و اگر من متوجه کنش یا حرفی در آن لحظه نمیشوم بهتر است کمی صبر کنم، صبر در برابر ذهن مشوش و کم تحمل من که خواستار معناست. اتفاقا امین سعدی کاری که میخواهد بکنداین است که معنا را انگار نوعی آفت میبیند. انگار لقمه چرب و نرم "معنای مستقیم" را نمیخواهد باج دهد.
منگی گیج کننده است...
شکی در جمله قبلم ندارم و تظاهرم نمیکنم که تمام نمایش را فهمیدم چون اینگونه نیست اما منگی با کمبود ارتباطی که با "مخاطب این روزها" شاید برقرار میکند یک حسن بزرگ دارد و آن درگیر کردن مخاطب است. من از همان روز، دنبال نوشتن نظرم در مورد این نمایش بودم و دنبال برداشتی صریح از آن.
و نتیجه چه شد؟ به نتیجه ای نرسیدم. صرفا با فکر کردن و برداشت شخصی خودم فهمیدم شاید شخصیت اصلی دچار این منگی هویتی است بخاطر محیط زندگی اش، بخاطر تمام آن عشقی که دریافت نکرده است یا حتی بخاطر خس خس های بینی اش که انگار او را از شخصیت کودک بازیگوش به بزرگسال همانند شده ای مانند مادربزرگ تلخ و بی مهرش تبدیل میکند. اینها نتیجه فکر کردن من بود.
بجای کلمات در "منگی" من "تعارضات" دیدم.
بجای "توصیف" من در نمایش "دیوانگی" دیدم
و بجای "علت و معلول" من "سراسر هذیان" دیدم و اینها هیچکدام بد نیست
بلکه اینها بجای کلماتی که خیلی راحت نویسنده میتواسنت در ذهنمان بکارد، احساسات متناقضی هستند که در "بدن" حس میشوند.
بنظر من "حس شدن" کار سخت تری از "گفتن با کلمات" است.

ممنون از تیم درجه یکتون با بازی عالی فردین ‌رحمانپور و سحر قاسمی و دوستان عزیز.
و همینطور امین سعدی نازنین که با تک تک مخاطبان خودش دیالوگ برقرار میکرد و این ارتباط را صمیمانه ایجاد میکرد.
به امید روشن ماندن چراغ صحنه هایی بدیع و متفاوت همچون منگی.
امیر مسعود این را خواند
علیرضا مرتضوی، امین سعدی، سحر قاسمی و رها کاظمی این را دوست دارند
ممنونم از دقت نظر و نوشتنتون و وقتی که برای ما گذاشتین، سپاسگزارم ازت❤️
۱۱ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید