سلام
من دیروز نمایش رو دیدم و خیلی چیز ها آزارم داد و چیز های کمی هم نظرم رو جلب کرد اگه از اول نمایش بخوام بگم باید بگم که صحنه ی صومعه خیلی خوب بود با اون موسیقی و اون پرفورمنس درجه یک ولی حتی یه نکته ای که اونجا هم وجود داشت این بود که چون تعداد بازیگر ها زیاده من به عنوان مخاطب نمی‌دونم که کی رو باید تماشا کنم و همزمان که ذهنم درگیر اینه که کی رو باید ببینم باید دیالوگ ها رو هم بشنوم.
خیلی از صحنه ها نمایشنامه یک موضوعی رو می کاشت و اصلا در ادامه به برداشت اون نمی رسید
چیزی که خیلی بیشتر از همه چیز من رو اذیت می‌کرد این بود که یکسری صحنه ها که برای شخصیت شناسی ضروری بودن رو حذف کرده بودن و یا حتی اگه آورده بودن و روش کار کرده بودن خیلی خیلی از درام کار کم شده بود مثلا مرگ ایلیوشا که زمانی که من در کتاب میخوندمش باهاش اشک ریختم ولی نمایش اصلا نمیتونست به متن اصلی برسونه خودش رو
تجربه ی اینکه بازیگران با تماشاچی ها ارتباط نزدیکی داشته باشن خیلی برام جالب بود و یه سری جاها برای اینکه تماشچی خسته نشه یه سری کار های جالبی انجام میدادن ولی خب از یک جایی به بعد تبدیل به لوس بازی می شد و حداقل برای من اینطور بود که باعث می شد گاهی نمایش رو ... دیدن ادامه ›› جدی نگیرم
خیلی حرف دارم که راجع به نمایش بزنم(بالاخره هفت ساعت اجرا دیدم😅)
اما نکته ی آخر اینکه خیلی کار سختیه همینکه شما جسارت این رو داشته باشید که بخواهید برادران کاراماز‌وف رو کار بکنید و من به همه ی عوامل بابت این جسارتشون تبریک میگم