هی با توام برگرد لطفا
تکهای از نگاهت
زیر پلکهایم گیر کرده است
اتوبوس دیر کرده نه...؟
امروز شاید روبروی این کاجهای خشک
باران لیز بخورد
من و تو حتما میخندیم... آره؟
بأیست!
امتداد این سکوت به دوراهی میخورد
کولهپشتیات سنگین نیست؟
پاهایم وزن فاصله را تاب نمیآورد
هی... هی
از چشمهای خطکشی شدهات
... دیدن ادامه ››
آرام بگذر
تنهاییهای من قانون نمیفهمد
لطفا، هی، تو
رفتی... میروی
آه اتوبوس چرا هیچوقت
در ایستگاه بخت من دیر نمیکند
صمیم ع اسمعیلی
وزن فاصله ـــ از کتاب امتداد سکوت