در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدرضا حیدری: او بعد از ورود مجدد به صحنه و قبل از قرار گرفتن کنار میز و تکیه دادن ب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:17:00
او بعد از ورود مجدد به صحنه و قبل از قرار گرفتن کنار میز و تکیه دادن بر روی آن می بایست جای آنها را عوض کند و مختصر گلایه فرضی هم از دکتر و فردریک داشته باشد که دو لیوان را جلوی دست او گذاشته اند اما هم کارگردان این نکته ظریف را فراموش کرد و هم خدمتکار هوشمند قصه ما که بازی در سکوت شگفت انگیری هم داشت، از این امر ساده اما فوق العاده مهم غفلت کرد. از این خطای آشکار کارگردانی و بازیگری این اثر من مخاطب بسادگی نمی گذرم و آن را نقص بزرگی می دانم زیرا در جای جای لحظات بازی اتودهای این بازیگر در سکوت حس آشپزی را در من تقویت کرده و ریزه کاری هایش هم بر قدرت تاثیر بازی اش افزوده اما چند نکته ساده را هم توجه نکرده است که به کارش ضربه زده و من واقعا" نمی توانم از آنها بگذرم. از این تیم رژیستوری و پرفورم و اکت بعید است که چنین خرده اشتباهات ابتدایی را مرتکب بشوند! همچنین مدت زمان ماندگاری تاثیر اسید فینیک بر دستان فردریک و بر سایر اعضا و حجوارح بدنی او و اسافل اش با توجه به حساسیت فزون تر ناحیه مورد نظر باید که در بازی او تفاوت بیشتری نشان دهد که هم سطح تاثیر و هم در مدت ماندگاری تاثیر کاستی هایی دارد.

⭕️ تیپ سازی بازیگران از اشخاص بازی در خدمت اثر است. جایگزینی ارباب و نوکر و استیصال آدم هایش وقتی با مفهوم قدرت و جادوی زنانه مواجه می شوند در بازی زیبا و مستاصل دکتر وقتی خدمتکار زن جای همسر مقتولش را گرفت برایم بشدت جذاب بود. همه به سادگی پذیرفتند و خریت آشکاری برای پذیرش تغییرات اشخاص بازی و نقش های زندگی نشان دادند. طنز جابجایی زن ها، تلاش همه برای جا انداختن موضوع و باورمندی و شکوه قدرت در بازی خدمتکار همسرِ دکتر شده، تکان دهنده است و نشان می دهد آدم های امروزی بی اراده و مستقیم گرفتار در ابتلائات زندگی فقط به ایفای نقش های خود می پردازند بی آن که لحظه ای تامل و تفکر کنند. آنها ابزار دست یک سیستم حماقت بار و احمق آفرین و به واقع نوکرهایی در خدمت یک حقیقت تلخ اما پنهان هستند که در مواجهه با آن چاره ای جز نقش آفرینی ندارند. آدم ... دیدن ادامه ›› های امروزی ماشین شده اند.
⭕️ چند پیشنهاد ساده می تواند اثر را خنده دارتر کند مثلا" در صحنه ای که دکتر به فردریک اشاره می کند برگرد و پشتت را ببین و فردریک کاملا" می چرخد و به عقب می نگرد کاش فقط بالاتنه را برمی گردانید و به پشت! خود نگاه می کرد تا تاثیر یک حرکت معنادار انفجارآفرین خنده بر مخاطب آشکارتر شود که چنین نشد و مخاطب هم این ظرافت را درنیافت بخصوص که چندی قبل یک شوخی رکیک معطوف به همین بخش از بدن بازیگر توسط نویسنده یا کارگردان یا حتی بازیگران در اثر گنجانیده شده است.

⭕️ شوخی های کلامی در این نمایش البته که جایگاه مناسبی دارد و این پیشنهادات هم ناظر به بهتر شدن فرم اجرا و تاثیر پیام بر مخاطب است اما حقیقتا" هر جا که این شوخی های کلامی ایجاد می شود انسان مشعوف می شود نه ناراحت، مثلا" در قصه تشبیه اَبله به آبله یا نظایر مشابه آن در متن نمایشی و بازی بازیگران من واقعا" خندیدم و کیف کردم حتی اعتراف می کنم گاهی از شدت خنده روده بر شدم که نقطه قوت این اثر بود. تم به شدت فانتزی اثر به ویژه در صحنه ای که هم دکتر و هم نوکرش، فردریک مرد میهمان را بارها با ضربه به پشتش تنبیه و متذکر به رعایت آنچه قبل از هماهنگ شده می کنند جزو لحظات ناب اثر می دانم ضمن این که از نقطه نظر داستانی صحنه پذیرش خدمتکار دوم به عنوان همسر دکتر اوج دراماتیک اثر و به واقع پیام اصلی آن است بخصوص که شخصیت امیلیا خدمتکار خانواده دوم، کامل می پذیرد که همسر دکتر است و دکتر هم چاره ای جز قبول ادامه این نقش ندارد که بشدت طنز قوی و شگفت انگیزی از شخصیت پردازی نمایشی، بازی در خدمتِ کار و ناتوانی آشکار بازیگر در تغییر سرنوشت شومش را نشان می دهد که بخاطر این ویژگی ابتدا به نویسنده و سپس به این تیم اجرا و بازی به دلیل انتخاب شایسته متن و بازی خوب بازیگران و البته هجوم معنادار برای درآوردن خوب این صحنه تبریک می گویم.

⭕️ بده بستان های احساسی در نمایش فوق العاده زیباست که توصیه می کنم برای دیدن و حس همراه با خنده، شادی و لذت فراوان آنها همراه با اعضای خانواده برای دیدن این نمایش اقدام کنید.

⭕️ طراحی ساده صحنه و تناسب فرم و محتوا در آن بخصوص در جا و اثری که کاستی های تهیه آکسسوار آزاردهنده است نشان از خلاقیت تیم اجرایی دارد. البته این کاستی و این روش رفع نقص که در دکور نقاشی شده تجلی دارد هرگز به عنوان یک نقص بحساب نیامد و به واقع ترکیب آن با بازی خوب بازیگر یا بازیگران و پذیرش تماشاچی آن را به عنوان نقطه قوت طراحی صحنه مطرح می کند.
سپهر و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید