چهارشنبه شب، مهمون این مهمونی جذاب بودم. کیف کردم به معنای واقعی کلمه. فکر میکنم درستترین تعبیر از این حال خوب و خود آقای مولانیا داشتن. ما آدمهایی هستیم با دردها، شادیها و حتی خستگیهای مشترک که دو ساعت تمام همدلی کردن، کمک میکنه بار سخت زندگی و انسان بودن رو کمی آسونتر به دوش بکشیم.
بازی وحید آقاپور واقعاً درجه یک بود. همینطور خانم دانندهفرد. راستش بازی همه فوقالعاده بود.
اواخر نمایش، عدهای که اطراف من بودند؛ در مورد بالا بودن تن صدای آقای آقاپور اذیت شده بودن که کاملاً و صد در صد اقتضای نقش و از رسا بودن صدای ایشون بود. تماشاگر هم حق داشت اما به نظر من بزرگترین مشکل از کوچیک بودن سالن بود. سالن جذابیه و اتفاقاً صندلیهای چیده شده هم راحت بودن ولی کوچیک بود (در حد پلاتو) و همین باعث میشد صدا زیاد باشه برای مخاطب.
این چیزا مهم نیست جدی. انقدر که متن و خندهها و گریههای دستهجمعی اون شب به دلم نشست. عوامل دوستداشتنی «خبری از او نیست» خسته نباشید.