پیری ... و اون افول ناجوانمردانه ش از پس اوج و خروش جوانی ... همیشه برام تلخ و ترسناک بوده ... این نمایش و بازی تاثیر گذار آقای کیانیان ... یک بار دیگه اون تصویر تلخ کوبنده رو پیش چشمم زنده کرد ... تصویر ناگزیری که اگر مرگ زودرس غافلگیرت نکنه ... یک روز ... خودت رو در پس زمینه ش می بینی ... مخصوصا که در آغاز سالهای میانسالی ... ماهی لغزنده جوانی، توی دستات از همیشه سرنده تره ... و از اینکه فردا هنوز توی دستات باشه ... دیگه دلت مثل خوش خیالی های دوره جوانی قرص و محکم نیست ... بله! من از پیری و اون افول ناجوانمردانه ناگزیرش وحشت دارم ... از اینکه ... انسانها ... معمولا با کیفیات آخرین لحظات عمرشون تو ذهن ها پررنگ تر از بقیه عمرشون ثبت میشن و به خاطر می مونن ...
به راستی کدام یک سرنوشت شوم تری یه؟ مرگ زودرس اما در اوج یا ... اون افول ناجوانمردانه از پس اوج و خروش جوانی؟