در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نسترن عاملی درباره نمایش لباس جدید پادشاه: بالاخره موفق شدم امشب این اجرا را دیدم. اجرا راس ساعت شروع شد . بسیار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:15:15
بالاخره موفق شدم امشب این اجرا را دیدم. اجرا راس ساعت شروع شد . بسیار منظم. رورانس خیلی مختصر و محترمانه.و سنگلج دوستداشتنی پر از عکس های نوستالژیک ... دیدن ادامه ›› و یک فضای دلنشین و تنها نکته آزار دهنده موبایل خانم روسری کرم بود که از لحظه ورود روشن بود تا انتهای اجرا (امیدوارم ببینن این نوشته رو ) .اما لباس جدید پادشاه. مطلقا قصد مقایسه ندارم.اما چون این سبک را تنها در شاهکار دیده بودم مجبورم بگویم راستش برای من به شخصه اجرای شاهکار یک چیز دیگر بود. نه اینکه بهتر باشد . اما شاهکار زبان دلنشین و شاعرانه تری داشت دیدنش خیلی لذت بخش بود. از کودک تا پیر کیف میکرد. حال آنکه لباس جدید پادشاه شوخی نداشت . جدی بود و جدی حرفش را می زد. حتی طنزش هم جدی بود . حتی اتمسفر جادویی اش هم جدی بود. هر چند لایه هایی از کودکانه گی و روح لطیف زنانه درش موج می زد.
فکر میکنم مشکل صداها حل شده بود.چون من کامل متوجه دیالوگها شدم . البته صدای تابلوی زن کمی مبهم به گوش میرسید.بازی بازیگران را دوست داشتم. به خصوص احمد شاه را. چقدر ایمان سلگی شبیه احمد شاهه. اول فکر کردم گریم باعث این تشابه شده اما بعد که در لابی ایشان رو بدون گریم دیدم متوجه شدم واقعا شبیه به احمد شاه هستن. فصل بندی ها را دوست داشتم.چه صدایی دارد محمدرضا علی مردانی. دلم برای شاه کباب شد که دامن مادر رو گرفت و ازش جدا شد . ویدئوی سفر احمدشاه را هم خیلی دوست داشتم و سینک بودن آن با صدای ایمان سلگی. هر بندی که ایمان سلگی می خواند در فیلم(یک مستند واقعی ) برعکسش را میدیدم. مثلا میگفت انگلیسیها دستش را ببوسند و او به کسی دست ندهد اما در فیلم برعکس آن پخش میشد. یا مثلا میگفت شخص شاه انگلستان بیاید به حضورش و نامه نفرستد بعد در ویدئو میدیدم کاملا برعکس احمدشاه نامه را دارد میخواند. این برایم خیلی بانمک بود.هر چند تلخ. و چه تلخ بود تنهایی و انزوای نهایی آخرین شاه قاجار و من چقدر اشک ریختم. راستی چقدر خانم باربی چهارمتری را دوست داشتم و آن بچه کوچکش را. صحنه رقص هم دیدنی بود.چه خلاقیت جالبی یک زن عروسکی که پاهایش با پاهای شاه یکی بود در اغوش شاه هماهنگ با او میرقصید. برای من امشب صحنه سنگلج شبیه به سنگلج همیشگی نبود. انگار رنگ و بو گرفته بود . انگار سنگلج را فوت کرده اند و غبارش به هوا رفته. در این هوای سرد و آلودگی هوای تهران شب خوبی را گذراندم. راستی خانم نازی دوست داشتم بعد از یک سال ببینمتون اما نبودین. خواستم بگم خیلی برام محترم و دوستداشتنی هستین. همین
خیلی خیلی ممنونیم که اجرای مارو تماشا کردید و انقدر انرژی مثبت به گروه دادید
۰۶ آذر ۱۳۹۸
سرکار خانم عاملی، جواب این همه لطف چی می تونه باشه؟
...
چقدر بنده کم سعادت بودم که نشد شما رو زیارت کنم.
...
خوشحال می شم یک شب دیگر به دعوت بنده به تماشای این نمایش بنشینید.
.....
:*
۱۲ آذر ۱۳۹۸
ممنون که به تماشای ما نشستید و انرژی خوبتون
۱۳ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید