در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | sonia gh درباره نمایش از زیر زمین تا پشت بام: من دیشب به تماشای این اجرا آمده بودم!...و همچنان متحیرم از این همه شجا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:42:38
من دیشب به تماشای این اجرا آمده بودم!...و همچنان متحیرم از این همه شجاعت و این همه احساس مسئولیتی که بانو افسانه ماهیان از خود نشان دادند و همچنین از قلم زیبای بانو صدری.
آام صبر کنید!....فکر کنم به احترام این کار شجاعانه به احترام اینکه هنر را به خدمت گرفته اند برای به تصویر کشیدن بخشی از دردها و رازهای مگوی " هنرمند " باید بایستم ... باید بایستم و نظرم را ایستاده بنگارم!
قبل از اینکه به تماشا بیایم از نام آن و طراحی پوستر حدس می زدم در ارتباط با موسیقی زیرزمینی باشد ولی حقیقتا انتظار چنین اجرای شجاعانه ای را نداشتم.نمایش " از زیر زمین تا پشت بام " اجراییست که بسیاری از خطوط قرمزی که گاهی حتی اشاره به آنها ممنوع است و سعی می شود با لاپوشانی نیست انگاریده شوند، بدون هیچ مرز و حد و حدودی روایت می کند... و تاثیرگذاری آن بسیار بیشتر است چرا که روایتی مستند و واقعیست ...
به نظرم فضا سازی بسیار بسیار خوب بود ... فضای تاریک زندگی عاشقان شاخه ای از موسیقی که از ناچاری به خارج از مرزهای مملکت خودشان مهاجرت می کنند و سختی و بیچارگی و نا امیدی هلاکشان می کند .
گریم و لباس ها خوب است.تلفیق رنگ سیاه و قرمز فضای تاریک و خونبار را ملموس تر می کند.بازیها روان و حقیقیست بازی خانم مارین چقدر به دل می نشیند و چقدر آدم با او احساس نزدیکی می کند غمش را به قدری زیبا به تصویر می کشد که احساس می کنی دوست دختر واقعی کیارش روبرویت ایستاده و حکایت رنجهایش را ... دیدن ادامه ›› برایت بازگو می کند.
و اما انتهای اجرا ... آن سورپرایز روحبخش که مو بر بدن سیخ می کند ... نقطه اوج کار است ... آنجا دیگر با پوست و استخوان و روح و روان و تمام احساست می توانی حس کنی که چقدر سخت است راه پیش پای آنانکه عاشقانه بخواهند به جنگ تمام سازهای مخالف بروند تا ساز خودشان را هنرمندانه بنوازند ... و چه سخت تر است اگر چنین نکنند تسلیم شرایط سخت شوند و عشق و استعدادشان را در درون مدفون کنند و عمری آه حسرت از نهادشان بیرون رود.
به راستی راه سومی آیا نیست ... راه سومی که سد راه جریان عشق و ابتکار و هنر نباشد و هنرمند بدون آنکه قربانی شود یا بهای گزافی بپردازد ... در آعوش خدابانوی عشق و هنر آرام گیرد و رویاهایش را به پرواز درآورد؟
خطاب به کلیه عوامل اجرا : عمیقا حستان کردم ... و عمیقا از یکایکتان سپاسگزارم ... برقرار و پاینده باشید.
خطاب به تئاتر دوستان : این اجرا را از دست ندهید ... این کار را حتما باید دید.
از بس با کار ارتباط برقرار کردم دلم نیامد از ایراداتش بنویسم ... ولی خوب منصفانه این است که از همه ابعاد گفته شود ... یک مورد وسط دیالوگ هم پریدن و عجله کردن برخی از بازیگران و یک مورد دیگر هم مشکلات صوتی بود که چند بار در طول نمایش به صورت آنی اصوات گوشخراش از بلندگو ها خارج می شد .
مورد بعدی نقدی به رفتار تماشاگران است!!!اجرای زنده نیاز به همراهی و سکوت تماشاگر دارد!یکجا وسط اجرا یک خانم از سکوی b وسط دیالوگ گویی خانم مارین از سالن خارج شد و تمرکز ایشان را به هم زد!یکجا هم در اواخر اجرا هنگام دیالوگ گویی آقای هوتن شکیبا صدای موسیقی تلفن همراه یکی از تماشاگران تمرکز بازیگران را به هم زدحتی جناب صابر ابر به آقای شکیبا گفتند که چند لحظه بایستند و ادامه ندهند و ایشان خطاب به تماشاگر مذکور گفتند : " آفرین! " .... که به جای عرض پوزش وشرمساری بنده صدای قهقهه آن بانوی نیمه محترم را شنیدم! واقعا شایسته نیست که با چنین بی توجهی هایی حاصل زحمات شبانه روزی یک گروه را به باد دهیم.
۱۲ شهریور ۱۳۹۵
جناب تهوری هم هوایی هم به همین سبک بود ولی با توجه به نوع موضوع و بازی بی نظیر خانم اسکندری و کردا در اون نمایش تفاوت قابل توجهی بین این دو نمایش وجود داره و کار قبلی از نظر نوع اجرا قویتر بود.
۲۴ شهریور ۱۳۹۵
سپاس خانم بهروزیان
هم هوایی رو خیلی دوست داشتم بخصوص بازی بینظیر خانم کردا
۲۴ شهریور ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید