در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال زری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:55:14
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
روزی از کوچه پس کوچه های پایین شهر می گذشتم، چشمم به مردی با لباس و کفش های گرانقیمت افتاد که به دیواری خیره شده بود و می گریست. نزدیکش شدم و به نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم نوشته شده بود "این هم می گذرد". علت را پرسیدم، گفت: این دست خط من است. چند سال پیش در این نقطه هیزم می فروختم حال صاحب چندین کارخانه ام.
پرسیدم چرا بعد چند سال برگشتی؟ گفت: آمدم تا باز بنویسم "این هم می گذرد".

* * *
دردهایت را دورت نچین که دیوار شوند، زیر پایت بچین که پله شوند...
هیچ وقت نگران فردایت نباش، خدای دیروز و امروزت، فردا هم هست..
ما اولین دفعه است که تجربه بندگی داریم ولی او قرن هاست که خداست... :)

به سلامتی خدا که هر موقع دلم واسش تنگ شه، خودشو نمی گیره، قهر نمی کنه، بهونه نمی گیره
از همه مهم تر اینه که ترسِ از دست دادنش رو ندارم!

لحظه هاتان پُر از حضور خدا :)


از: ...
زری جان ممنونم از متن زیبات..خیلی چسبید..
۰۱ مهر ۱۳۹۳
زری جون سپاس :*
۰۳ مهر ۱۳۹۳
خواهش میکنم مینای عزیز :)
۰۵ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

گاه آدمی در بیست سالگی می میرد ...

ولی ؛

در هفتاد سالگی به خاک سپرده می شود ...


از: صادق هدایت

نیمی از مردم جهان افرادی هستند
که چیزهایی برای گفتن دارند
ولی قادر به بیان آن نیستند
و نیم دیگر
افرادی هستند که چیزی برای گفتن ندارند
اما همیشه درحال حرف زدن هستند ...



از: رابرت فراست
ماجراهای جالب آقوی همساده : "ازدواج اجباری !"

آقو ما یه بار رفتیم دخترمونو از همون کودکی با مسئله حجاب آشنا کنیم دیدیم روسری رو سرش نمیکنه برا اینکه تشویق بشه ما هم یه روسری سرمون کردیم، یهو پسر همسایه در زد ما هم با عجله رفتیم درو وا کنیم یادمون رفت روسری رو ورداریم پسر همسایه چشمش که به ما افتاد یه دل نه صد دل عاشقمون شد ازمون خواستگاری کرد مام تو این عصر بی شوهری از موقعیت پیش اومده نهایت استفاده رو کردیم جواب بله دادیم مارو برد خونه مادرش که عروسش رو بهش نشون بده...

آقو مادرشوهرمون گفت برای اینکه عروس من شی باید این امتحانو بدی،این دوتا تخم مرغو بگیر باهاشون بیف استروگانوف درست کن! مام کم نیاوردیم 3روز تمام رو تخم مرغا نشستیم جوجه شدن، جوجه هارو بزرگ کردیم مرغ شدن رفتیم فروختیمشون باهاش مواد بیف استروگانوف خریدیم درستش کردیم مادرشوهرمون اومد تست کرد دید نمکش کمه 4امتیاز ازمون کم کرد گفت نمیتونی عروس من شی! نامزدمون نتونست این شکست عشقی رو تحمل کنه خودشو کشت خونواده ش رفتن بخاطر بازی با احساسات بچه شون از ما شکایت کردن 48سال رفتیم حبس...
ها ها ها ها ها...
راستی دخترمون هم 20سالش که شد رفت آمریکا مدل لباس شد! ینی از هر نظر داغونما داغون!
واقعا ...من این قسمتشو ندیدم ...میشه بگین از کجا میشه دانلود کرد . ممنون
۱۱ خرداد ۱۳۹۳
البته دوستم داشتم :)
۱۱ خرداد ۱۳۹۳
من پشت خودمم خالیه خانم ابراهیمی!
۱۱ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خــداوندا ؛
در گلویم ابــــر کوچکی است که خیــــالِ بارش ندارد
میشود مــــرا بغل کنی؟




از: ...
مرسی زری جان . خیلی قشنگه .
۰۹ خرداد ۱۳۹۳
مرسی از تو شکوه جان که خوندی و بقیه دوستان عزیز :)
۰۹ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
3 نوع دور داریم :
اونی که دستت بش نمی رسه
اونی که چشمت بش نمی رسه
اونی که فکرت هم بهش نمی رسه !


فامیل دور ...
اگه یه خر آدمو بوس کنه
بهتر از اینه که
یه بوس
آدمو خر کنه !


فامیل دور...
ببعی : بوسشم خره ‏!‏ :‏)‏‏)‏
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
اصرن من از این مدر حرف زدنای ددری که هر کی رو میبینن عاشقش میشن دوست ندارم،خوب شد زود شناختمش:)))))
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
؛)))
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

«به مناسبت روز مادر»

خاطرات یک جنین

تا چند وقت پیش نبودم اما حالا زندگی مشترکم را شروع کردم و فعلاً برای مسکن، رحم را برای چند ماه اجاره کردم. البته به محض تمام شدن مهلت، صاحب خانه مرا بیرون می اندازد و تمام وسایلم را هم می گذارد ... دیدن ادامه ›› توی کوچه!

اظهار وجود :
هنوز کسی از وجودم خبر ندارد. البته وجود که چه عرض کنم! هرچند ساعت یکبار، تا می خواهم سلول هایم را بشمرم همه از وسط تقسیم می شوند و حساب و کتابم به هم می ریزد.

زندان :
گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس 9 ماهه در انفرادی محکوم کرده اند؟!

فرق اینجا با آنجا :
داشتم با خودم فکر می کردم اگه قرار بود ما جنین ها، به جای رحم مادر در جایی از بدن پدرها زندگی می کردیم چه اتفاقاتی می افتاد:

- احتمالا در همان هفته های اول حوصله شان سر می رفت و سزارین می کردند!
- کشوی میزشان را از طریق هل دادن با شکمشان می بستند!
- اگر ویار می کردند باعث به وجود آمدن قحطی می شد!
- به خاطر بی توجهی تا لحظه زایمان هم سراغ دکتر نمی رفتند و احتمالاً در اداره وضع حمل می کردند!
- اگر بچه توی شکمشان لگد می زد، آنها هم فوراً توی سرش می زدند تا ادب شود!

بلوتوث :
امروز موقع سونوگرافی هرچی برای دکتر دست تکون دادم که از من عکس نگیر نفهمید، الان حسابی نگران شدم میترسم عکس هایم پخش شوند چون از نظر پوشش اصلاً در وضعیت مناسبی نبودم!

اعتمادسازی :
امروز همش می خواستم بروم گشت و گذار اما مادر اینقدرکه نگران گم شدن من است، آنچنان مرا با بند ناف بسته است که نمی گذارد دور شوم.

موج مکزیکی :
اینکه بعضی وقتها حسابی قاط میزنم به خاطر امواج موبایل است. مادرم، نمی شود به احترام من کمتر اس ام اس بازی کنی؟ فردا روز اگر نوار مغزیم مملو از موج های مکزیکی بود، تقصیر خودت است …! راستی از پارازیت ها چه خبر؟!

سکوت سرشار از ناگفته هاست :
از بس به خاطر سکوت اینجا عقده ای شدم، تصمیم گرفتم به محض تولد فقط جیغ بزنم تا تخلیه شوم.....

چند بار مصرف :
لابد شنیده اید که یک نفر می رود و از فروشنده می پرسد که آقا نان یک بار مصرف دارید؟ و فروشنده میخندد و می گوید مگر نان چند بار مصرف هم داریم؟؟
خواستم بگم اصلا هم خنده دار نیست اینجا هر چیزی که به من برسد دوبار مصرف است!

جغرافیای بدن :
فکر کنم در قطب جنوب هستم چون در این مدت اینجا همیشه شب است.

رخصت :
خب، کم کم باید گلویم را برای گریه آماده کنم می خواهم چهار گوشه رحم را ببوسم و با لگدی که به در و دیوار میزنم برای خروج رخصت بخواهم .
مادرم ممنونم .... دیگر مزاحم نمی شوم ....

اولین نفس :
کمی استرس دارم همین طور که به لحظه خروج نزدیک می شوم قلبم تندتر می زند. همه چیز دارد از یادم می رود و احساس میکنم بعد ها چیزی از اینجا به خاطر نمی آورم!
آخ یک نفر دارد مرا بیرون می کشد .......... آهااااااای من که هنوز حرفهایم تمام نشدههههههههههههه.....


از: ...
مرسی علیرضا خان، یه چیزی شبیه کودک درونمه! :)
البته تو این جو آواتاری که تو تیوال راه افتاده عکس های دیگه به چش نمیان !
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
فدات شم مرسی :-*
لینکش خرابه ولی
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
با فیلترشکن بازکن

http://www.pinterest.com/Peixinhos/ilustracoes/
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است ؛

یکی در آسمان، یکی در قلب !




تقدیم به "مادرانِ سرزمینم"
که وجودشان همچو خورشیدی در قلبهایمان است ...

از: خود
دیروز در حال عبور از یکی از اتوبان های شهر در مسیر شمال به جنوب بودم که تابلوی بزرگ روی یکی از پل های هوایی، توجه ام رو جلب کرد که هنوز هم برام قابل هضم نیست!


"بهترین شادی، استراحتِ پس از کار است."


یعنی همین که بعد از یک روز کاری استراحت می کنیم، داریم شادی می کنیم؟ یعنی اینجوری ... دیدن ادامه ›› شادیم؟!!

راستش این تعریف از شادی رو درک نمی کنم، کاش حداقل نام شخصی که این جمله رو گفته هم می نوشتن تا مشخص بشه این حرف صرفاً یک نظر شخصی است یا یک نظریه علمی!

خواستم نظر شما دوستان رو بدونم ببینم شما هم با این جمله موافقید یا اشکال از منه!!


از: خود
یعنی خوشحال باش که کار داری!!!
واقعا اگر تعریف شادی همین باشه(یعنی استراحت پس از کار)پس معلومه که بقیه خواسته های ما اصراف و گناه محسوب بشه!!
۲۶ فروردین ۱۳۹۳
مهساجان حالا خودتو زیاد ناراحت نکن :O
۳۱ فروردین ۱۳۹۳
@ جناب قلی زاده: شما هم بسیار سحرخیزید! :)
۳۱ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


ناصر گیتی‌جاه بازیگر سینما‌، تئاتر و تلویزیون درگذشت.


http://www.isna.ir/fa/news/93012006192/-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%DA%AF%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA

کد خبر: 93012006192

روحش شاد و یادش گرامی ...
چ بی صدا !! :(
۲۰ فروردین ۱۳۹۳
متأسفانه بعضی از هنرمندان خیلی مظلومانه ما رو ترک می کنن :(
۲۰ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گاهی وقت ها؛

دادنِ یه شانسِ دوباره به کسی،

مثل دادنِ یه گلوله ی اضافه ست برای اینکه بارِ اول، نتونست تو رو خوب هدف بگیره !!



از: ...
موافقم
۱۸ فروردین ۱۳۹۳
بله گاهی وقتها


۲۱ فروردین ۱۳۹۳
ممنون از دوستانی که خوندن مخصوصاً بیتا و نوبهاری عزیز :)
۲۱ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امــروز،
نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس، غم و شادی که پس پرده نهان است ...
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ایام، دلِ آدمیان است ...


از: هوشنگ ابتهاج
بازیچه ایام، دلِ آدمیان است ...
۱۸ فروردین ۱۳۹۳
سپاس از شما جناب شایسته فر
لطفتان مستدام :)
۱۸ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مصاحبه خواندنی خبرگزاری ایسنا با پیمان قاسم خانی


«قاسم‌خانی» از راه رفتن روی خط قرمزها گفت

http://www.isna.ir/fa/news/93011703551/-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%AE%D8%B7-%D9%82%D8%B1%D9%85%D8%B2%D9%87%D8%A7-%DA%AF%D9%81%D8%AA

کد خبر: 93011703551
صبا فرزانه، کیمیا توکل نیا و حسین کوهی این را خواندند
محمدرضا دانش این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اندیشه خدا قشنگ تر، بالاتر و زیباتر از فکر کوتاه من است،
خودت،
دنیایت و عاقبتت را به اندیشه ی قشنگ خدا می سپارم.


سلام به همه دوستان تیوالی
سال نو رو به همه شادباش می گم، می دونم خیلی دیر شده چون تو تعطیلات، افتخار عرض ادب خدمت دوستان رو نداشتم :(
امیدوارم تو مدت غیبت از یاد دوستان نرفته باشم :)
"سعادت گر چه کمرنگ است، ارادت همچنان باقیست"


از: خود
سلام زری خانم عزیز
سال نو مبارک
نبودید دلمون تنگ شده بود
۱۵ فروردین ۱۳۹۳
***سال نو مبارک***
۱۷ فروردین ۱۳۹۳
سال نو شما هم خجسته جناب صدری بزرگوار :)
۱۷ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با فنجانی چای هم می توان مست شد؛
اگر کسی که باید باشد، باشد ...



از: حسین پناهی
کسی که فعلا نداریم !!
۱۱ فروردین ۱۳۹۳
حسینِ پناهیِ دژکوهیِ عزیز
۱۶ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای دوستداران آهنگ های فرانسوی


آلبوم بسیار زیبای Indila به نام Mini World


http://www.behmusic243.com/15902/indila-mini-world


امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید :)
لایــــک!
۱۰ اسفند ۱۳۹۲
و ممنون از این که این آهنگ ها رو برای دانلود میذاری
۱۵ اسفند ۱۳۹۲
قربونت سارا جون :*
۱۵ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نزدیکی در فاصله نیست،
در اندیشه است؛
و تو اکنون مهمانِ اندیشه من هستی.



از: ...
خیلی دوسش می دارم!
مرسی بانو جان
۲۹ بهمن ۱۳۹۲
منم! :)
خواهش میشه عزیزم
۲۹ بهمن ۱۳۹۲
**سال نو مبارک***

امیدوارم سالی جاری سالی سرشار از هر خوبی وعاری از هر غم ومحنتی برایتان باشد
**
دفتر مرا ورق بزن

نقطه نقطه
حرف حرف
واژه واژه
سطر سطر
شعرهای دفتر مرا
مو به مو حساب کن
۰۵ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه سکوتی دنیـــــــــــا را فرا می گرفت ...
اگر هر کسی
تنهــــا به انــــــــــدازه ی صــــــــــداقتش
سخـــــن میگــــــفت !!

از: ...
به تـو محتـاجم و مـجبور که شوم از تــن تو دور
دلِ من همسفرم نیست مانده دور از تـن رنجور

به تو محتاجم و بی دل که زعمرم شده حاصل
چو تـراشم دگر از نــــو دل مجنون خـود از گِـل

به تـــو محتاجم و انگـار نبــود فرصت تـــــــکرار
می بـرم با خود از اینجا دلِ زخمی، تـــنِ تبـدار

به تو محتـاجم و گــوئی که نبینم ز تــــو روئی
نَبُوَد ... دیدن ادامه ›› ساغــــی و امشب نخورم مـی ز سبوئی

به تـــو محتاجم و تنهـا چه کنم بعد تــــو آنجا
می برم این دلِ مجنون که کنم یاد تـــــو پیـدا

به تو محتاجـم و عاشق که بگـردم بــه تـو لایق
فرصتی نیست بــگـویم سخن از این دلِ صادق

به تو محتاجم و شیدا که کنم بی تو چه سودا
با دل غمزده ای کــــه نکند جـــز تـــــــو تمنـــــا

به تو محتاجم و حــالت به دل امــــید وصـــالت
که سرآیــد دم دوری و بیایـــم بــــــــه خیــالت

به تو محتاجم و کامــت که دل افتـــاده بـه دامت
نـه گریزان شـوم اینـک شَوَم از جان همه رامـت

به تو محتاجم و آنـــدم که تـــو آئی و رَود غــم
که جــز آنـــدم نَبُوَد دل به جهان عاریِ از هـــم

به تو محتاجم و محتاج که توئی بر سرِ مـــن تـاج
که مــنم بوتۀ خشک و تو چو سروی و چنان کـاج

به تو محتاجم و یــا رب تو به لطف و کـرم امشب
بده طاقت به جــــدائی بـه گذرگاهِ چنیـن تــــــب


از: شاعری که دوست داره گمنام باشه!