در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
همراهان گرامی، اگر در روند اجرای برنامه‌های هنری در تاریخ امروز (دوشنبه ۸ اردیبهشت) تغییری رخ دهد، از سوی پشتیبانی تیوال با پیامک اطلاع‌رسانی خواهد شد. در غیر این صورت برنامه‌ها طبق روال برگزار خواهند شد و عدم حضور شما به منزله باطل شدن بلیت خواهد بود.
تیوال ميترا كريمى | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:47:01
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
(البته جهان چیزی جز تصور ما از آن نیست)

ضمن خسته نباشید به عوامل این نمایش، دوست داشتم نظرم را بدانید!

واقعیت این هست که من این نمایش رو دوست نداشتم. اگرچه باید اعتراف کنم که فحوای نمایش مضمونی والا و ارزشمند بود، اما به نظر میرسد نمایش در ارائه این مضمون الکن بود. زمانبندی نمایش مشکل داشت، و اجرا حدودا ۱۰ یا ۱۵ دقیقه با تاخیر شروع شد. چیدمان صحنه جالب بود و مفهومی اثیری و آخرالزمانی را القا می کرد اما متاسفانه بُعد فضاییِ سالن اجرای نمایش فشرده بود و فاصله تماشاچیان به صحنه خیلی نزدیک بود و امکان رصد دقیق صحنه برای ردیف های جلو کمتر بود. به نظر میرسید که در ساختار روایی داستان، گاهی نظم و ترتیب منطقی حوادث با دخالت شخصیت ها کاملا بهم می ریخت. در ابتدای نمایش زنی معرفی شد که ارتباط علت و معلولی با روایت داستان نداشت. بازی برخی کاراکترها تصنعی بود و اینگونه به نظر می آمد که بازیگر به خوبی از پس ایفای نقش بر نیآمده است. فاصله گذاری در اجرا وجود نداشت و هیچ فرصتی برای تعمق تماشاچی نبود. گریم و لباس کاملا کلیشه ای بودند و نورپردازی در چند موقعیت واقعا آزاردهنده بود و در بخشی از نمایش اسلایدهایی نمایش داده می شد که در واقع هدف و بار محتوایی خاص و ارتباط معنایی نداشتند.
تحلیل من صرفا نظر شخصی و حس من راجع به نمایش بود. شاید خیلی ها ببینند و دوست داشته باشند.
ممنون بابت نظرتون ، سپاس که وقت گذاشتین
۲۹ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ساموئل بکت میگه:
"ما همه دیوانه به دنیا آمدیم. بعضی از ما دیوانه باقی می مانیم."
این نمایش یک نمایش تماما عروسکی است، و برداشت جالب، خلاقانه و امروزی شده از مکبث شکسپیر است. نام استعاری نمایش هم به همین دلیل است. به نظرم یک کار مینیمال در فرم و شاید بشه گفت در محتوا بود. این روزها ارجاع و برداشت از نمایشنامه های فاخر رو زیاد می بینیم که این کار هم یکی از اون هاست، که به نظرم خوبه! اینکه لااقل آشنایی مخاطب یه مقدار بیشتر بشه با آثار خوب. نمایش نمی تونم بگم خیلی عجیب غریب و برجسته بود. اما با توجه به زمان کوتاه نمایش ارزش دیدن رو داشت. خلاقانه، صاف و ساده و سرگرم کننده بود.
(برشت می‌خواست تماشاگر نه مجذوب قصه نمایش و قهرمان آن، که جذب محتوا و پیام شوند)
در این نمایش شخصیت ها همزمان با تماشاگر و تدریجى از حقیقتِ ماجرا آگاه مى شدند . از میان تمام جنگ و جدل ها، داستان دچار جرح و تعدیل مى شد و تماشاگر در این روند قدم به قدم با شخصیت ها همراه بود و داستان را با یکی از شخصیت ها شریک مى شد و کشف مى کرد.قصه یک برش از اتفاقات روزمره ى معمولى و آشناست که با زبان صمیمى و طنز بازگو مى شود. توصیه مى کنم این نمایش رو ببینید.

پ.ن : بالاخره کدوم دیوار حمال بود؟
موضوع زیگموند فروید قطعا براى کسانى که اطلاعاتى از زندگى این روانشناس برجسته دارند میتواند جذاب باشد. اما به نظر مى رسد این نمایش براى مخاطب کم اطلاع یا بى اطلاع نسبت به زندگى فروید مى تواند کمى گُنگ و گیج کننده باشد. شاید به این دلیل که اولا : خساست کارگردان در استفاده از بازیگرانِ بیشتر براى بسط و انتقال بهتر اتفاقات و بعد به این دلیل که اگرچه نمایش تلاش کرده بود تمام وجوه شخصیتى و اتفاقات مهم زندگى فروید را به تصویر بکشد اما به نظر مى رسید على الرغم این تلاش موضوعات ذکر شده گاهى الکن و نیمه تمام رها شده بود. همچنین به نظر مى رسد شخصیت پردازى کاراکتر فروید با دقت و وسواس کمى پردازش و ارائه شده است. گفتنى است که در صحنه رو در رویى فروید با مینا برنیز ( خواهر زن فروید) حرکات بسیار نمایشى، اغراق شده و غیرمرتبط بود. که صرفا جهت جذاب تر کردن بصرى نمایش بود و مى توانست نزدیک تر به واقعیت و بى تکلف تر اجرا و پرداخته شود.
اما با تمام این اوصاف نمایش با هدف شناخت شخصیت فروید بود که این خود از مزایاى این نمایش است، و از ترغیب مخاطب عام به آشنایى و درگیر شدن با موضوع فروید نمى توان چشم پوشید. استفاده از ویژوال آرت در نمایش به عنوان یک نمایش مدرن بسیار جذاب بود و به نشان دادن حالات درونى فروید بسیار کمک مى کرد. صداى دالبى، سایه ها و نورپردازى اثر خاصى بر جذابیت نمایش داشت. موضوعى که کمى بیشتر در نمایش به آن پرداخته شد؛ موضوع رویکرد فروید نسبت به دین بود. که دغدغه مندى معاصران فروید و خود او بود که در سلسله دیالوگ هاى قابل تأملى عنوان شد.
اگر به موضوع فروید علاقه مند هستید دیدنش میتونه جالب باشه. درکنارش کسانى که فیلم " یک روش خطرناک" به کارگردانى کروننبرگ رو ندیدن هم پیشنهاد مى کنم ببینید! میتونه اطلاعات بیشترى حول این موضوع بهتون بده!
خریدار
آوا فیاض (avafayyaz)
سپاس که به تماشای نمایش ما نشستید و نظرتون رو باهامون در میون گذاشتید.
همچنین بابت معرفی فیلم هم متشکریم.
به امید دیدار شما در اجراهای بعدی.
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید