در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | مروری بر نمایش (مدآ) به کارگردانی سهراب سلیمی به قلم کاظم هژیرآزاد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:05:16
نمایش مده آ | مروری بر نمایش (مدآ) به کارگردانی سهراب سلیمی به قلم کاظم هژیرآزاد | عکس
مدآ و مبارزه ی انتحاری
سهراب سلیمی، پس از چند سال سکوت، این بار با هنرجویان خودش در کلاس بازیگری "باران" به سراغ "مدآ" متن کلاسیکی از "اوری پید" رفته است.
فضای ارائه شده از همان آغاز نمایش رویا گون و نمادین است. جز پنج نفر( مردم شهر و "مدآ") با هیچ عنصر واقعی دیگری روبرو نیستیم. زمین پوشیده از پارچه ای سفید، سرزمینی بی آب و علف را تداعی می کند. بی رنگی حاکم است. هیچ روئیدنی یافت نمی شود. مقابل چشمانمان سرزمینی خشک و بایر می بینیم. لباس ها و چهره آدم ها هم همانند این سرزمین بی رنگ و هویت است. در فضای ماتم زده قالب، تنها کسی که صورت انسانی دارد، مدا است.
صحنه ساخته شده ی نمادین است دو صندلی که از هم باز می شود نشان موقعیت طبقاتی و مالی مدآ را ترسیم می کند او جزء مردم فرو دست جامعه نیست بلکه به طبقه بالای جامعه متعلق بوده، از شان و جاه خاصی برخوردار است. نمایش با درد و رنج ناله ی مردمی زبون و افلیج آغاز می شود که پیکر هایشان زیر آواری از قوانین بی رنگ و بی هویت مدفونند. تو بگو این سرزمینی است کفن پوش. طیف رنگهای نشاط آور و زندگی بخش از این سرزمین رخت بربسته است.
همین مردم که کرم وار در خود می لولند و جز به غرائز حیوانی نمی اندیشند، خبر از دیوانگی مدآ، زنی سرکش که می خواهد خود و فرزندش را به خاطر خیانت شوهرش "یازن" بکشد می دهند؛ او را اندرز می دهند که از شکستن قانون ازلی و غیر قابل تغییر جامعه دست بدارد و خیانت شوهر را همچون همه زنان آن دیار ندید بگیرد و بپذیرد و در عوض زندگی سعادتمند خود را که بسیاری از مردم در آرزویش هستند، حفظ کند و از دست ندهد. اما مدآ این قانون را برده گی زن شمرده و انتقامش را از شوهرش که او را برای پخت و پز و بچه داری می خواهد می گیرد و فرزندان خودش را که مورد علاقه شوهر هست به هلاکت می رساند تا هر چیز ی را که شوهر ش دوست دارد،(حتی فرزندش) را از او بگیرد.
زمان خطی حادثه، به هزاره ها قبل اشاره دارد، اما زمان استعاری آن از ازل تا ابد را باز می نما یاند. با جرح و تعدیلی که سلیمی در نوشته "اروپید" کرده ، قرائت این نمایش را به زمان حال نزدیک تر می بینیم. تو گویی دادخواهی زن امروزی است در قرن بیست و یکم. و این به خودی خود خوب است.
زبان نمایش، ساده و بی تکلف است، تو بگو با مردم معمولی همین زمانه سخن می گوید. اما به لحاظ اجرای فرم محور، با لحنی شاعرانه روبرو هستیم. این لحن با فرم اجرایی همخوانی دارد؛ به ویژه که ملودی ساده یک ساز تنها، ما را به تماشای این شاعرانگی دعوت می کند و به گذشته ای دور می برد اما زبان بی تکلف نمایش ما را به زمان حال راهمایی می کند.
سلیمی برای یازن ( شوهرمدا) را مانند سرداران رم باستان از سینما بهره می گیردو نشان می دهد، برای این کار صحنه ی زیبای سوارکاری زبده که در بیابان و کوه دشت به تاخت می رود نشان میدهد. ظاهرا این صحنه سکانسی از یک فیلم است که با این نمایش تلفیق شده که در نوع خود جالب است و باعث نوازش چشم تماشاگر شده ملال را دور می کند. به این لحاظ می توان مدآی سلیمی را خوانشی و اجرایی مدرن از متن کلاسیک مدآ ی اوریپید دانست.
مردم خبر از آمدن شوهر مدآ می دهند. ما منتظر عکس العمل شوهر(یازن ) هستیم اما او(همان تصویر سردار) با هما اسب جلو می آید و تبدیل به عکس ( فیکس ) می شود و شروع می کند به بیان فلسفه خود از این که نگاهش به زن و زندگی چگونه است. و مدآ که با جهان اندیشگی" یازن "مخالف است در سکوت به او پشت کرده، به طور کامل گوش هایش را در میان زانوانش می گیرد تا این مانیفست و قانون جاری که مرد ها نوشته اند را نشنود. او مصمم است که با این قانون به مبارزه برخیزد و بیانیه اجرایی "یازن" برایش هیچ اهمیت و ارزشی ندارد.
این نمایش چند سوال دیرین را در ذهن ایجاد می کند : آیا اندیشه قانون (مردسالارانه ی) "یا زن" ، از همان بدو پیدایش انسان، برتری مرد را به زن در محول شدن وظیفه ی شکار و خوراک آوری مرد به دلیل نیروی جسمی اش و پخت و پز و زایش و بچه داری و کار های خانه زن به سبب ویژه گی جسمی او نبوده است؟ وآیا قانون برابری زن و مرد محصول پیچیده شدن مغز انسان و تحول فکری و اجتماعی او نیست؟ والا او همان حیوانی است که قانون ازلی و غریزه ی بین حیوانات را رعایت می کرد که طی آن حیوان نر به سبب قدرت خود، در انتخاب همسر با نر های دیگر مبارزه می کند تا حیوان ماده را تصاحب کند. و آیا قدمت تئوری برابری زن و مرد بیش از سه هزار سال و همزاد بشر نیست؟ آیا این درست است که نهال اندیشه های برابری و آزادی زن و مرد، سه هزار سال پیش در نهاد جامعه بشری کاشته شده و قوانین جاری جوامع مدرن ، میوه ی به ثمر رسیده ی این مبارزه ازلی نبوده است که زنانی مانند "مدا "و "آنتی گونه" و" ژاندارک" و ... با خون خود آن را آب یاری کرده اند؟ آیا آن چه که ما امروز در قرن بیست و یکم شاهد آن هستیم، تکمیل همان قوانین باالنسبه کاملی نیست که در بعضی جوامع به ظهور رسیده و در برخی جوامع عقب مانده انسانی هنوز، علیرغم بهره مندی از عواید مدرنیته، به همان شکل ابتدایی خود باقی است؟
با دیدن نمایش مدآ در (یک ساعت ) به جهان بینی حاکم بر ذهن یازون ها و مدا ها و مردم آن زمانه پی می بریم و با مدا همدردی می کنیم ، اما با اقدامش که امروزه یک اقدام انتحاری و تروریستی قلمداد می شود موافق نیستیم. زیرا معتقدیم راه بهتری به جای خود زنی و انتحار و قتل فرزند، وجود دارد. بنابراین مدآ دیگر قهرمان نسل امروزما نیست. درست است که کار ی که او کرد، از جان گذشته گی بوده و ممکن است مورد تحسین خیلی ها باشد، اما گرفتن جان فرزند به هر دلیل حق او نیست. به او حق نمی دهیم زندگی ای که فدیه ی خداوند به آن کودکان است، به هر دلیل(حتی مادر) بگیرد. دیگر سرگذشت و اقدام ملو درام مدآ نمی تواند الگویی برای نسل جوان ما باشد. اقدامات انتحاری و تروریستی از نظر دنیای مدرن امروزی مزموم است. بنابراین ضمن پذیرش اندیشه های برابری خواهانه و آزادی طلبانه ی مدآ ، انتظار اقدام مترقی تری از مدا های آینده ونیز از سلیمی انتظار خوانش دیگری با محتوای فکری پیشرو تراز این اثر کلاسیک میرود.
این اجرای دوم سلیمی از این اثر است. با وجود این که محتوای فکری این نمایش همان است اما این اجرا از قوام بیشتری برخوردار است. هنرجویان سلیمی در این فضای کوچک و نزدیک به تماشاگر، با نظم و یک پارچگی گروهی خوبی تلاش می کنند تا محتوای فکری اثری بزرگ و کلاسیک را با وجود سن کمشان انتقال دهند، باید گفت که در این تلاش و برای کارنامه کلاسی نا موفق به هم نظر نمی رسند. اما اگر قرار باشد این نمایش در سالنی بزرگ تر مثلا چار سو اجرا شود، صداهای پرورش یافته تر، تاثیر به مراتب بهتری دارد که این هنرجویان از آن نباید غافل باشند.

درباره نمایش مده آ
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳