در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | دو یادداشت برای نمایش مده‌آ از مهدی تقی نیا و عباد کریمی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:55:11
نمایش مده آ | دو یادداشت برای نمایش مده‌آ از مهدی تقی نیا و عباد کریمی | عکس

یادداشتی درباره نمایش مده آ به قلم مهدی تقی نیا
اورپیدس و یا اوریپید یکی از سه تراژدی نویس بزرگ یونان باستان پس از سوفوکل و آشیل است که بطور کلی هجده اثر او بدست ما رسیده است. او در زمان حیات کمتر مورد توجه قرار گرفت اما پس از مرگش بیشتر دوست اش داشتند و آثار او بنوعی تقلید و یا به شیوه او بازنویسی شد. بدلیل نگاه خاص اورپید و دشمنی هایی که نسبت به او صورت می گرفت در نمایه های خاص نوشته های او شکل گرفت و او بی محابا در مقابل عقاید سخیف خرافی مردم یونان و اعتقادات مرسوم نسبت به خدایان با دیده تردید نگریست و لذا بهمین دلیل مسائل پیچیده روانی و انسانی را در تراژدی گنجانده و به شدت تحت تاثیر جریان فکری تند زمان خود " سوفسطاییان" قرار داشت و لذا شعیره رئالیستی اوریپید که برای مردم آن روزگار تازه گی داشت مردمان را به فکر برده و جذب کرد.
مده آ یکی از بارزترین آثار اوست که یک تنه در مقابل اندیشه خام و کوتاه گونه نگرش یونانی در مقابل خدایان و نیمه خدایانش قد علم کرد و در زمره نویسندگان بزرگ تئاتر زمان خویش قرار گرفت.
نکته خاص توجه بسیار مهم او نسبت به زنان و حقوق آنان نسبت به مردان حساسیت نشان داد و بدین دلیل می توان او را پایه گذار فمینیستی اولیه دردوران برده داری دانست . خدایان آثار اوریپید شکل خاص دارند آنها منشا تمام مذلت ها هستند نه بهروزی انسانها. کلامشان را گوش نمی دهند و همیشه آنان را در برابر سرنوشتی شوم رها می کنند. شاید بتوان گفت عنصر وحدت بخشی حداکثر آثار اوریپید اندیشه است و همین اندیشه باعث می شود به نوعی جلوه ی ملودراماتیک واقع گرایانه به چشم بخورد و بعدها این خود باعث شده نگاه واقع گرایانه او سرآمد تحول قرار گیرد، و صاحب اندیشه ارزشمندی در تاریخ ادبیات جهان محسوب شود. او با تردید زندگی کردن در بنیان تفکرات پذیرفته شده دوران خود که از هنجارهای گذشتگان منشا می گرفت اساس این تحول عمیق را پایه گذاری کرده شکل دهنده ی دوره ها و شیوه ای بعدی شد که این خود از وظایف یک هنرمند واقعی است.
داریوفو و فرانکا رامه با نگاهی نو این اثر باستانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. آنان که از نظر مشی سیاسی به کمونیست ها تعلق دارند خود واگویه می کنند که نگاه سیاسی آنان مانع بررسی و تحلیل این شخصیت نیست و حتی خودشان اعتراف کرده اند که هیچ تمایلی به مبارزه ات و دسته بندی های حزبی نداشته و ندارند و از این نظر شان انسانی بیشتر و بیشتر برای آنان مورد بررسی است مادری ( مده آ ) فرزندان خود را از بین می‌برد. مادری که قاتل فرزندان خویش است در جامعه ای مردسالار که زنان را بهیچ صورت صاحب شان انسانی نمی دانند و مردان می توان چندیدن و چند زن را اختیار نمایند و جامعه بهیچ صورت واکنش نشان از خود نشان ندهد. اما اگر یک زن به اختیار و یا بی اختیار به مردان نزدیک شود مطرود و فاسد قلمداد می شود. در تحلیل داریو فو و فرانکارامه مده آ شاهزاده اصیل هم نسبت به همه مردان و هم نسبت به فرزندان خود که آخرین حلقه های مردانه زندگی اویند احساس پلیدی و آلودگی می کند، و خود می باید آنان را که سمبل تسلیم و باور مردانه اوست نابود شوند تا دیگر هیچ مردی نتواند!
پدر مده آ، برادرش و جیسون شوهرش از او بعنوان یک کالا همیشه و در طول زندگی اش استفاده کرده اند و حال او نمی خواهد آثار این تجاوز به شان خویش ( فرزندانش را ) باقی بگذارد. می خواهد این آخرین اثر را نیز نابود کند. داریو و فرانکا رامه نگاه تازه خود را بدینصورت بر یک تراژدی کلاسیک یونانی می بخشند و یکبار دیگر شان و شخصیت انسانی را که در یونان باستان بواسطه برده داری و تحلیل های خرافی زیر پا گذاشته اند به زندگی و جامعه شناسی امروز پیوندند می زنند.
مده آ و اجرای آن هنرها و خصوص تاتر ها در بطن خویش عملا تنها نگاه هنرمندانه به الهیات است می بایست شان و نشانه انسانیت را ارج نهد سهراب سلیمی در نهایت دقت و بی هیچ ادعایی دست بعملی می زند که در واقع مسئله امروز هر جامعه ای است زن و روابطه آن. سلیمی در ساخت کاملا ساده و بی تکلف دشواری را از مقابل خویش بر می دارد و در عین سادگی مسئله را تحلیل می کند. بازیگرانش کاملا سر به مهر بر حسب توانایی هایشان مسائل مورد نظر کارگردان خویش را اجرا می نمایند. صحنه آرایی بسیار ساده و حائز اهمیت او توانسته مشکلات بسیاری را از پیش روی بردارد، او از عوامل بسیار ناچیز " چند قطعه چوب کوچک و دو سنگ" صحنه اش را به اوج التهاب نزدیک می کند که این خود نمایانگر درک بالای اوست در هم آمیختگی فیلم لارس فن تریم در عین ظرافت ترکیب تازه زیبایی بوجود می آورد و در کمال سادگی صدای راوی تماشاگر در ورودی و خروجی تحلیل بی هیچ گونه پیش داوری رها می کند و آزاد میگذارد.
و اما سخنی دیگر...
در این گیر و دار شرایط خاص کشور ما و جهان از یک طرف و نگاه گونگاه مغرضانه برخی از اهالی هنر، سهراب سلیمی در نهایت عشق و الفت بی هیچ شائبه ای دست به کاری می زند که خارج از هر گونه طرفداری قابل ستایش است. او بدون تبلیغات در سالنی کوچک حتی خارج از سالن های اصلی و شناخت شده تئاتر با گنجایش حداکثر سی نفر به اجرایی فرح انگیز دست می زند. او می داند اثرش اگر قابل تعمق و بررسی است می تواند بصورت برجسته بعنوان یک اثر تئاتری هر چند مهجور به حساب آمده و بررسی شود. با گروهی جوان در نهایت علاقه به کار خویش می پردازد و با دقت ظرایف قابل و ارزشمندی را در مقابل دیدگان تماشاگرانش به اجرا می گذارد. حال باید گفت آفرین به سهراب و گروه جوانش، آفرین برجسارت واقتدارش ، آفرین بر عشق و تعلق خاطرش و دغدغه های او نسبت به تئاتر امروز، گفتنی بسیار است که در این و چیزه نمی گنجد.

_________________________________________________________________________________

یادداشت عباد کریمی درباره این نمایش

بعد از مدتها کاری دیدم که خستگی حاصل دیدن نداشت و مجبور نبودم بخاطر رعایت ادب تا پایان کار بنشینم مجدداً به گروه اجرایی و بویژه سهراب سلیمی خسته نباشید می گویم و دستشان را می فشارم- اجرایی زیبا و به روز از " مده آ" دیدم و لذت بخش تر اینکه در کنار بزرگی چون استاد جعفر والی کار را دیدم که پس از پایان کار شعف و رضایت استاد برایم جالب بود و این دیالوگ استاد که ( با دیدن این اجرا احساس جوانی می کنم) و رضایت استاد از شاگردش سهراب سلیمی که بیانگر اثر بخشی تعلیمات خود را در کار شاگرد می دید دیدنی بود.

درباره نمایش مده آ
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳