در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | خودزنی خلاقانه!
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:53:23
نمایش وارونه | خودزنی خلاقانه! | عکس

به گزارش تیوال به نقل از ایران تئاتر
شناسه مطلب: ۹۳۷۵۷

ایران تئاتر- مسعود موسوی: وارونه نمایشی به کارگردانی همایون حجازى  و بازی اسماعیل گرجى، بی‌تا عزیز اقلی، امین اسفندیار و على نورانی در سالن سایه تئاتر شهر به روی صحنه بود.

خانه پدری خانواده‌ای به علت قرار گرفتن در مسیر ساخت اتوبان قرار است تخریب شود از دو برادری که وارث این خانه هستند یکی از آن‌ها با فروش این منزل مسکونی  مخالف بوده و ترجیح می‌دهد تا آخرین لحظه در برابر مأموران شهرداری ایستادگی کند بلکه بتواند پول بیشتری از این معامله به دست آورده و با همسر آینده خود با خریدن خانه‌ای در شمال شهر روزگار بهتری را برای خود و زن انتخابی‌اش فراهم نماید ،.برادر کوچک‌تر مدام از آرمان‌ها و ایده آل‌های خود سخن می‌گوید، آرزوهایی که توهمی بیشتر نبوده و با خراب شدن خانه که حتی می‌توانست وی ، برادر و زن همراهش را به نابودی و مرگ بکشاند همه‌چیز نقش بر آب‌شده و از دست می‌رود.

این خلاصه نمایش وارونه است که این روزها با کارگردانی همایون حجازی و بازیگری اسماعیل گرجی،بیتا عزیزاوقلی ، امین اسفندیار و علی نورانی در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر اجرای آن آغازشده است .در نگاهی کلی به متن نمایش وارونه و در گام نخست، شاید بتوان از بن اندیشه این متن تحت عنوان تقابل دنیای مدرن، صنعتی و تکنولوژی با یادگارها و پیشینه فرهنگی ، خانوادگی و ارتباطی انسان‌ها، به‌خوبی یادکرد معضلی که به‌عنوان یکی از مسائل دنیای امروز از سوی بسیاری از نمایشنامه نویسان به‌درستی بر روی آن تأکید شده و می‌شود،اما برخلاف تم و ظاهراً موضوع  قابل‌قبول متن، این نمایشنامه در پرداخت نهایی از مشکلات بسیاری رنج می‌برد و  مجموعه این نارسائی‌ها باعث می‌شود مباحث دراماتیک محتوایی متن رنگ‌باخته و ضعف‌های اصلی نمایشنامه خود را نشان دهد .ازجمله نواقص  اصلی متن نمایشنامه وارونه ، می‌توان و باید به شخصیت‌پردازی  ضعیف اشخاص نمایشنامه اشاره کرد که هیچ شناسنامه جامع شناسانه،عمیق ، علمی و قابل قبولی در رابطه با نحوه موضع‌گیری آن‌ها در برابر معضلات اجتماعی و دیگر شاخصه‌های رفتاری و گفتاری آنان  در کل اجرا به مخاطب ارائه نشده و همه‌چیز دراین‌ارتباط ابتر و ناقص می‌ماند .

علت چگونگی رفتار  و توهین‌های برادر بزرگ‌تر به برادر کوچک‌تر ،علت حضور شخصیت متزلزل زن  نمایش آن‌هم  در خانه‌ای که قرار است تا دقایق دیگری خراب شود  و همچنین علل جامع شناسانه و روان شناسه اعمال این زن ،علت نحوه برخورد برادر بزرگ‌تر با زن ،علت و دلیل نحوه برخورد مامورشهردای با اعضا  این خانواده  و همچنین علت بسیاری از  اتفاقات دیگر این نمایش در متن ،برای تماشاگران تا انتهای نمایش بی‌پاسخ‌مانده ، همه‌چیز در سطح گذشته  ، کالبدشکافی شخصیتی شکل نگرفته  و نمایشنامه در گیجی و تشتت موضوعی ، محتوایی و شخصیتی  به پایان رسیده و خاتمه می‌یابد.به‌عنوان‌مثال پسر کوچک‌تر خانواده برای اجبار کردن زن به ماند‌نش در خانه‌ای که در حال ویرانی است او را به صحبت کردن با رئیسش تهدید می‌کند موضوع بسیار دردناک انسانی که هیچ کالبدشکافی نمی‌شود و این تراژدی درنهایت در ذهن تماشاگر پاسخی نمی‌یابد که این رئیس کیست که زن از ترس او مجبور است به  هرگونه رذالت و پستی  تن  داده و واکنشی از خود نشان ندهد ،و علت بدبختی‌های وی  در این جامعه نمادین انسانی چیست و بالاخره اینکه اصولاً قرار است این شخصیت و سایر همراهان وی با عملکرد خود درنهایت چه پیامی را به مخاطبین ارائه دهند. متن نمایشنامه در کمترین زمان از آغاز آن، به تکرار می‌افتد و دیگر داستان درجا میزند و پیش نمی‌رود که نویسنده ظاهراً برای برون‌رفت از این بن‌بست دست به تغییرات خط داستانی نمایش میزند که این عمل  نیز نه‌تنها گره ای از مشکلات متن نمی‌گشاید بلکه اجرا را  به کلافی سردرگم‌تر تبدیل می‌کند که دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند آن را باز کند .

داستان خراب شدن خانه موروثی در انتهای نمایش به‌یک‌باره به درگیری دو بازیگر نمایش در رابطه با نحوه بازیگری، فراموش کردن دیالوگ‌ها و به‌اصطلاح بازی خوری تبدیل‌شده آن‌ها با دادوبیداد  یکدیگر را مورد خطاب قرار می‌دهند که  تماشاگران سردرگم از این وصله ناجور متنی ،سالن را ترک کرده و از آن خارج می‌شوند و در این میان استفاده از جملات رکیک و بی‌دلیل در طی نمایش  نیز از دیگر شاخصه‌هایی است که تماشاگران را از متن نمایش دور و دورتر می‌کند . مهم‌ترین صدمه و آسیب این بخش نچسب پایانی ،قطع ارتباط کامل مخاطب با لحظات تراژیک سه‌چهارم ابتدای متن و اجراست و تماشاگران با لبخند و شادمانی از درگیری کمدی گونه بازیگران سالن را ترک میگویند انگارنه‌انگار که سرنوشت سه شخصیت اصلی نمایش یعنی دو برادر و زن آن، چقدر بار تراژیک داشته و دارد، آن‌هایی که در گردابی از بدبختی ،  بی‌پناهی و بی آیندگی بسر برده و مشخص نیست  چه آینده‌ای تاریکی انتظار آن‌ها را می‌کشد.درگیری دو برادر در حد مرگ به خاطر مسائل مالی،فدا شدن یک زن از جنبه‌ای مختلف جنسی و اخلاقی به خاطر مشکلات مالی، خراب کردن خانه مردم بر سر آنان به خاطر سودجویی مؤسسات دولتی از دیگر  تراژدی‌های متنی است که به دلیل پایان ظاهراً خلاقانه آن ،فراموش‌شده و از دست می‌روند.

در بخش کارگردانی این اثر  نیز علیرغم تمام تلاش‌های همایون حجازی در جهت ارائه یک اثر نمایشی قابل‌توجه و درخور ، این تلاش‌ها به دلیل مشکلات متنی ناکام مانده و نمی‌تواند نمره قابل قبولی و شایسته‌ای را به کارگردان اثر داد . اما  در همین‌جا بی‌مناسبت نخواهد بود  از بازی مطلوب اسماعیل گرجی و بی‌تا عزیز اوقلی در نمایش وارونه  یاد کنیم که با زحمات بسیار زیاد  و تا حدودی قابل‌باور، موجب می‌شوند تماشاگر تا انتها در سالن حضور داشته و اجرا را پیگیری نماید. برای این گروه جوان و تحصیل‌کرده آرزوی موفقیت داشته و منتظر آثار آتی این گروه نمایشی با بهره‌گیری از متونی قویی‌تر و مناسب‌تر می‌نشینیم .

درباره نمایش وارونه
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶