در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | نمایشنامه «شک» جهان شمول است/ تئاتر بدون تماشاگر معنایی ندارد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:14:32
نمایش شَک (یک تمثیل) | نمایشنامه «شک» جهان شمول است/ تئاتر بدون تماشاگر معنایی ندارد | عکس

به گزارش برنا- گروه فرهنگ و هنر؛ کارگردان نمایش «شک» گفت: این نمایش پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که هنوز برای ایران ۱۴۰۴ مسئله‌اند و مسائل انسانی زمان‌ نمی‌پذیرند کورش سلیمانی، کارگردان و بازیگر شناخته‌شده تئاتر، این روزها نمایش «شک» به قلم جان پاتریک شنلی  را روی صحنه تماشاخانه ایرانشهر برده است؛ نمایشی که با درون‌مایه‌ای روان‌شناختی و اخلاقی، تماشاگر را درگیر پرسش‌های جدی درباره حقیقت، باور و قضاوت می‌کند.
او که همواره در آثارش به دغدغه‌های انسانی و اجتماعی وفادار مانده، این بار نیز سراغ متنی رفته که در عین سادگی، پیچیدگی‌های عمیقی در لایه‌های پنهان خود دارد. 
سلیمانی درباره انتخاب این نمایش، روند تولید، بازیگران و نگاهش به تئاتر معاصر، گفت‌وگویی با خبرنگار گروه فرهنگ‌ و هنر برنا؛ داشته که در ادامه می‌خوانید.
موضوع نمایشنامه «شک» جهان شمول است.
چه نکاتی در نمایشنامه «شک» جان پاتریک شنلی شما را مجاب کرد که آن را برای اجرا انتخاب کنید؟ با توجه به این‌که این متن از نظر روان‌شناختی و اخلاقی دارای لایه‌های عمیقی‌ است، چه مؤلفه‌هایی در آن دیدید که برای تبدیل‌شدن به یک اثر نمایشی تأثیرگذار در تئاتر امروز ایران مناسب باشد؟

برای من دو ویژگی همیشه در انتخاب یک نمایشنامه اهمیت دارد؛ اول، زیبایی‌شناسی و ساختار هنری اثر و دوم، دعوت مخاطب به اندیشیدن. اثری برای اجرا مناسب است که هم از نظر دراماتیک زمینه مناسب برای نمایش فراهم کند و هم دغدغه‌مند باشد؛ چه دغدغه‌های انسانی و فلسفی، چه دغدغه‌های اجتماعی و روزمره.
نمایشنامه شک هر دو ویژگی را دارد. علاوه بر این، موضوعاتی مثل قضاوت، نوع نگاه به دین‌داری، تقابل تعصب با نگاه منعطف، اخلاق، قدرت، دروغ، تهمت، تبعیض نژادی و حتی شیوه آموزش در آن مطرح است. اگرچه متن در اوایل سال ۲۰۰۰ نوشته شده و به دهه ۶۰ میلادی در کشوری دیگر مربوط می‌شود، اما موضوعاتش هنوز برای ما در تهران ۱۴۰۴ مسئله‌اند. مسائل انسانی زمان‌ نمی‌پذیرند و به همین دلیل است که هنوز به سراغ چخوف، شکسپیر، هملت و... می‌رویم، چون پرسش‌هایی که مطرح می‌کنند جهان شمول و زنده‌اند.

نمایشنامه «شک» از جنبه مفهومی روی مسئله‌ای تأکید دارد که در ظاهر منفی تلقی می‌شود. از نگاه شما، آیا نمایش می‌خواهد بگوید شک همیشه چیز بدی‌ است؟ یا این‌که می‌تواند ما را به حقیقت نزدیک‌تر کند؟
اتفاقاً نکته مهم همین‌جاست. نمایش دو نوع شک را از هم تفکیک می‌کند. یک نوع، شک‌های روزمره است؛ شک به همسایه، همکار، دوست، که می‌تواند مخرب باشد. اما نوع دیگر، شک متعالی‌ است. شکی که انسان نسبت به دیدگاه‌ها و باورهای سفت و سخت گذشته‌اش پیدا می‌کند. این شک مقدمه ایمان است.
در موعظه ابتدایی نمایش هم پدر فلین می‌گوید: شک می‌تواند ریسمانی به استحکام ایمان باشد. در ادبیات کلاسیک خودمان هم این نوع تحول را زیاد می‌بینیم؛ ناصرخسرو در میانه زندگی‌اش متحول می‌شود، مولانا در برخورد با شمس گذشته خود را زیر و رو می‌کند. ما هم در بروشور نمایش از قول حضرت مسیح آورده‌ایم: ملکوت خدا را کسی درنمی‌یابد، مگر آن‌که دوباره متولد شود. این یعنی تحول درونی و رهایی از قطعیت‌ها.
انتخاب هر نمایشنامه، بازتابی از نگاه کارگردان به جامعه خودش است.
بر اساس همین نمایشنامه فیلمی سینمایی به کارگردانی اسکات رودین با بازی بازیگرانی مانند مریل استریپ و اِمی آدامز و... ساخته شده است. آیا در روند کارگردانی به نوعی از فیلم الهام گرفتید یا بیشتر به جنبه‌های تئاتری اثر وفادار ماندید؟
درست می‌گویید. خوشبختانه من فیلم را کامل ندیدم اما چند دقیقه‌ای از صحنه‌ها را برای شناخت فضای اثر نگاه کردم. تفاوت زیادی با کار ما دارد. آن فیلم رئالیستی است، شخصیت‌های بیشتری دارد، فضاسازی سینمایی‌اش قوی است. در تئاتر، ما با حداقل امکانات، باید بیشترین اثرگذاری را داشته باشیم. مهم این است که کارگردان بداند برای چه مردمی، در چه جغرافیایی و با چه نگاهی سراغ یک اثر می‌رود. ما سالانه ده‌ها نسخه از هملت در دنیا می‌بینیم، ولی هرکدام بازتابی از نگاه کارگردان به جامعه خودش است.
انتخاب درست بازیگران، کیفیت نهایی کار را تعیین می‌کند
در مورد انتخاب بازیگران هم کمی بگویید. چطور به این ترکیب رسیدید؟ بازی‌ها بسیار منسجم و باورپذیر بود.
برای من همیشه دو چیز خیلی مهم است؛ یکی انتخاب متن، که راجع به آن مفصل صحبت کردیم و دیگری انتخاب بازیگر. چون این دو عامل، کیفیت نهایی کار را تعیین می‌کنند. واقعاً برای انتخاب بازیگر وقت می‌گذارم و با وسواس جلو می‌روم. در این کار هم همین‌طور بود. خدا را شکر تیم خیلی خوبی شکل گرفت. رویا افشار، بهنام تشکر، ویدا جوان و  ساناز نجفی عالی بودند و بازی یک‌دستی را ارائه دادند.

در اجرای این نمایش، هماهنگی بین بازیگران بسیار چشمگیر بود. چطور به این یکدستی در اجرا رسیدید؟ آیا از ابتدا چنین چیزی مدنظر بود؟
بله، واقعاً یکی از ویژگی‌های درخشان این اجرا همین هم‌افزایی بین بازیگران بود. نوعی همکاری فداکارانه شکل گرفته بود؛ هیچ‌کس نخواست خودش را از دیگری جلو بیندازد و واقعاً هم‌زمان از خط پایان عبور می‌کردند.

از عشق، تعهد و نظم بازیگرانم دفاع می‌کنم/ تئاتر در ایران چرخه اقتصادی پایداری ندارد
فرایند تمرین‌ها چطور پیش رفت؟
تمرین‌ها خیلی جدی و منظم بود و بیش از چهل و پنج جلسه‌ی سه ساعته تمرین کردیم و حتی فراتر از آن، جلسات خصوصی و تلفنی داشتیم. در سرمای زمستان، بعضی شب‌ها تا دیروقت پای کار بودیم که واقعاً شرایط ساده‌ای نبود. مخصوصاً برای خانم‌ها که رفت‌وآمد شبانه برایشان سخت‌تر است. با این‌حال، همه با تمرکز بالا و تعهد کامل آمدند. اگر از هیچ چیز دفاع نکنم، باید از نظم، عشق و تعهد این بازیگران دفاع کنم چرا که می‌دانیم تئاتر در ایران، چرخه اقتصادی پایداری ندارد. 

بدون تماشاگر تئاتر معنایی ندارد
با توجه به این‌که مستقل کار کردید، به مخاطب‌سازی چه نگاهی دارید؟ 
جنس کار ما غریب است. تئاتری که بدون وابستگی به هیج ارگان و اسپانسری روی پای خودش می‌ایستد و سراغ متنی خاص می‌رود، در حقیقت ریسک کرده است. با این وجود حتی وقتی کسی می‌پرسد آیا نوجوان ۱۵ ساله می‌تواند این نمایش را ببیند، می‌گویم اول خودتان ببینید و بستگی دارد آن نوجوان چقدر آگاهی دارد. می‌خواهم بگویم برای ما مخاطب مهم است. اگر تماشاگر نباشد، تئاتر هم معنایی ندارد. برخی فکر می‌کنند ما فقط برای خودمان کار می‌کنیم اما این‌گونه نیست و رضایت مخاطب مهم است؛ البته این رضایت هم خودش دو معنا دارد. ما در تئاتر دنبال رضایتی هستیم که باعث تعالی ذهن مخاطب و دیالوگ درونی‌اش با اثر شود.
و سخن پایانی...
از تک تک تماشاگرانی که وقت و هزینه‌شان را گذاشتند، تشکر می‌کنم. همچنین از همکارانم که بدون کمک آن‌ها، هیچ‌کدام از این رویاها به حقیقت نمی‌رسید. برای من تئاتر فقط یک اجرای تمام‌ شده نیست. من همچنان به این گفت‌ وگوهای بعد از اجرا علاقه دارم. لذت می‌برم که با تک‌تک مخاطبانم به گفت‌وگو بنشینم. در جامعه‌ای که پر از خشونت، قضاوت‌ های نادرست و مفاهیم زشت است، به نظرم این نوع بحث و تبادل‌ها بسیار مهم است. در دنیای هنری که متأسفانه گاهی ابتذال در آن رکوردهای عجیبی می‌زند، بودن در کنار هنرمندان و مخاطبانی که این دغدغه‌ها را دارند، باعث احساس بالندگی من می‌شود و همچنان امیدوارم که بتوانیم این مسیر را ادامه دهیم.

درباره نمایش شَک (یک تمثیل)
۳۱ فروردین ۱۴۰۴