نمایش مرد روی کاناپه از آن دست آثار تئاتریست که مفهوم تعویق، انتظار و سکون را با دقت و ظرافتی چشمگیر دراماتیزه میکند.
بازیهای روان و باورپذیر بازیگران، انسجام گروهی و حضور قدرتمندشان بر صحنه، یکی از نقاط قوت اصلی این اجراست.
طراحی صحنه در عین سادگی، کاربردی و هوشمندانه است و بهخوبی در خدمت فضاسازی نمایش قرار گرفته. نورپردازی و موسیقی(حتی با اینکه کاملا محدود و کم بود) نیز بهدرستی در خدمت روایتاند و به خلق اتمسفری لطیف و ملموس کمک کردهاند.
نمایشنامه ساختاری منسجم دارد و بهدور از هیجانهای کاذب، در دل ریتمی کند اما هدفمند، شخصیتها و مضامینش را آشکار میسازد. این ریتم آهسته، نهتنها خستهکننده نیست، بلکه در هماهنگی کامل با درونمایه اثر و مقصود کارگردان است؛ و شاید دقیقاً همین کندیست که مخاطب را وامیدارد بیشتر تأمل کند، بیشتر گوش دهد، و بیشتر احساس.
در مجموع، مرد روی کاناپه تجربهایست صمیمی، فکرشده و شریف که تماشایش را به علاقهمندان تئاتر معاصر صمیمانه پیشنهاد میکنم.