نه آن چشم های آذری مرا خواست
نه نیازمندیهای روزنامه ها
وگرنه
در آن ناچاری پا به راه
دستی چمدانم را می گرفت
که این سرایت تاریک
به زانو در نیاورد
آتشم را
که آستین بالا زده بود
گلستان شود
می دانم
می دانم
هیچ تریبونی از من نخواهد گفت
من حرف اضافه ای بودم
در عاشقانه ای بی تقویم