در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شایسته دارابی درباره نمایش سقراط: و اما سقراط... از بیرون سالن شروع می کنم... - از سالن هایی که گِیت م
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:45:49
و اما سقراط...
از بیرون سالن شروع می کنم...
- از سالن هایی که گِیت مردونه زنونه همراه با تذکر (برای رعایت هرچی که اونا دوست دارن بقیه رعایت کنن) داره متنفرم...
- بلیط ها چندبار چِک شد..چِک شدنش که الزامی ست اما چند بارش رو نمی دونم چرا...
- کسی نبود بروشور رو به تماشاگران بده (من که ندیدم)، بعد از اجرا به زور و شبیه بچه هایی که می خوان شاباش جمع کنن با عجله و با زرنگ بازی یکی نصیب من شد...
- حالا با این آمادگی ذهنی وارد سالن شدم... کمی دور بودم به سِن اما خوب بود... سالن از لحاظ تئاتری که داشت توش اجرا می شد هماهنگی لازم رو داشت و برای اینکه خودت رو در آتن حس کنی،مؤثر بود...
- نمایش به نظرم یه جاهایی الکی طول می کشید... به خاطر سپردن اسامی به غیر از فیثاغورث(فیثاغورس) و تالس که در ذهن ما نهادینه شده واقعاً مشکل ... دیدن ادامه ›› بود و چون از بقیه نمایش خبر نداشتیم که این شخصیت ها چقدر در طول نمایش مؤثر هستن، ازین که نفهمیدیم اون کی بود، اون یکی کی بود؟ حس عذاب وجدان و ترس از نفهمیدن ماجرا را به همراه داشته باشم...
حرکات بدنی اضافه در نمایش رو به شخصه دوست ندارم. ازین خوردن زمین های مینیاتوری خوشم نمیاد... یا حرکات دست خیلی زیاد (همسر سقراط).
طنز گفتار سقراط به اندازه ای شیرین بود که نیازی به گفتن آن یک کلمۀ به نظرم هجو نبود که شأن نمایش رو پائین بیاره و صرفاً برای ترکوندن سالن باشه...
صحنۀ « مده آ » به نظرم به دلیل میکروفونی بودنش کمی گنگ و خیلی شعاری بود... اگر این صحنه نبود آیا تئاتر کمبودی داشت؟ به نظر من نه... همان شاعره خواب های سقراط برای نشان دادن تبعیض جنسیتی و ظلم به زنان کافی بود...
- موسیقی کار برایم جذاب بود و به نظرم کمک شایانی در بیدار کردن بدن من و سرحال آمدنم برای دیدن بقیه کار کرد و بسیاااار مؤثر بود... از لب خوانی در تئاتر متنفرم به خصوص وقتی صحنه ی مهمانی با رقص تکنو رو دیدم و دیدم که خواننده به صورت زنده داره موسیقی رو اجرا می کنه، از خودم مدام این رو می پرسیدم که صدای این خواننده ها همه دراین سطح هست و آمادگی اجرای زنده رو داره. پس چرا لب خوانی؟
- نورپردازی به نظرم ساده و یکنواخت بود...کاش کمی با رنگ نور بازی می شد به خصوص برای زمان های رؤیا دیدن سقراط... بازی با رنگ و شدت نور به نظرم به شدت در فضاسازی نقش داره...
- طراحی صحنه خوب بود و در صحنه ی دادگاه به نظرم خلاقیت به خرج داده شده بود...

در کل در مقایسه با درخشش در ساعت مقرر به نظرم کم داشت و اون کار رو بیشتر دوست داشتم...
نظر کلی : به نظرم متوسط خوب بود.
پیشنهاد : ببینید.
"...به زور و شبیه بچه هایی که می خوان شاباش جمع کنن..." خیلی جالب بود. حس و حالت خیلی خوب منتقل شد. :)
۰۷ دی ۱۳۹۲
خیلی خوب نوشتین بی اونکه فقط به علایق شخصی خودتون فکر کنین نظر بسیار جامع و خوبی نوشتین ممنونم منم کار رو یک بار دیدم اما هنوز نمی تونم زیاد نظری بدم تا دوباره نبینم،....
به جز صحنه سافو که خوب خواننده نبود فقط بازیگره، جای دیگه ای هم لب می زدن خواننده هاش؟
۱۴ دی ۱۳۹۲
ممن.نم از لطفت سیما جان...
بله جاهای دیگه هم لب می زدن...فقط صحنۀ مهمانی که خارجی می رقصیدن به صورت زنده اجرا می شد... واتفاقاً چون به نظر من اون صدا بسیار زیبا، آماده و خیلی شیورا و رسا بود در عجبم که چرا بقیۀ جاها به صورت زنده نبود...
۱۶ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید