دربارهی نمایش بیست و یک، مکاشفه ای در باب عشق و خیانت
نمایش بیست و یک به نویسندگی و کارگردانی محسن اردشیر که این روزها در تالار حافظ به صحنه رفته است را در یک غروب شلوغ و پر مشغله تابستانی دیدم؛ تیمی زبده و تا حدودی آشنا، نمایش با دراماتورژی محسن خیمه دوز و مشاور کارگردانی رضا آشفته در واقع روایتی بینامتنی از ماجرای قتل و کشتاری بی رحمانه در بستری آشنا که همان خانواده است را نشان می دهد. جهانی ذهنی و پیچیده که مخاطب را غرق در دنیای داستانی، روایت و گفتمانی کلان تر میکند؛ یعنی تولید معنا از طریق اجرا و بستر تئاتریکالیته و امکانات صحنه و هنر باله که برای مخاطب جذابیتی دو چندان به ارمغان می آورد، و در این فراگفتمان که از جهان متن و ساحت ایده ی متنی به ساحت اجرا رسیده، مخاطب دچار چالش هایی اساسی و سوالاتی بنیادین می شود. روایت پسامدرن اردشیر به مدد فیزیک و بدن بازیگر، ژست، نور، رنگ، فلش بک، فلش فوروارد، بینامتنیت، کولاژ و گفتمان انتقادی چندلایه معنا پیدا میکند. داستان روایتی ساده و آشنا را نمایان میکند اما در فرآیند اجرا این روایت لایه به لایه گشوده و پرده از رازهای سر به مهر برداشته می شود. دنیایی عجیب و غریب، سیال و ذهنی و تا حدودی آلترناتیو که در آن مخاطب هر دم منتظر است تا جواب ابهام ها و مناقشات را بازسازی کند. جهان زیبای این نمایش یادآور رمان های داستایوفسکی و نمایشنامه های ایبسن و استریندبرگ است. تراژدی مدرنی که در بستر جامعه ای بحران زده رخ می دهد و یک اتفاق یا حادثه پرده از اسراری بزرگ و فاجعه ای خانمان سوز بر میدارد. دیدن این نمایش برای همه طیف مخاطب پر فایده و تجربه ای ارزشمند به حساب می آید. بازی ها دقیق و حساب شده، طراحی صحنه و ابزارها در خدمت جهان اجرا و دنیای نمایش که این خود از دیگر امتیازات این نمایش زیبا و بیادماندنی هستند. برای جناب آقای اردشیر و همه بازیگران و عوامل این نمایش بهترین آرزوها را دارم و امید که همه مخاطبین تئاتر را به سمفونی دیدنی دیگری دعوت کنند.
(مسلم آئینی؛ نمایشنامه نویس، دراماتورژ، کارگردان، منتقد هنرهای نمایشی و سینما)