مروری بر نمایش «ورق الخیال»
چهار خطای نابخشودنی انسان

در ابتدا تبریک و تشکر از توانایی و دانش وسیع ادبی نویسنده محترم، آقای گلچین عارفی، برای نگارش چنین متن زیبا و محققانه برای چندین کارکتر با استفاده از تمامی آرایه های ادبی و ارجاع به اشعار و عبارات مهم ادبیات کلاسیک فارسی را دارم. طراحی صحنه دوار با درونمایه متن همخوانی داشت، نور، لباس و بازی هنرمندان پُر کار این اثر متفاوت بسیار ستودنی بود. تشکر از کارگردان محترم برای خلق این اثر متفاوت و بی بدیل در تئاتر ایران. متن نمایش بسیار پخته دارای شخصیت پردازی کامل از کارکترها و روایت داستان داشت ولی 90 دقیقه طولانی بود.

در سطح اول نمایشنامه با نقدی سیاسی اجتماعی نسبت به دوران حکومت شاه سلطان حسین صفوی و نمایاندن بی لیاقتی و بی توجهی وی به امور حکومت داری و دفاع از کیان مملکت در هنگام حمله اجنبی هستیم. ولی به گمانم در سطح زیرین متن نویسنده نقدی به شخصیت انسان و مسیرهای گمراهی وی اشاره دارد و چهار خطای ... دیدن ادامه ›› نابخشودنی انسان را معرفی می کند. کارکتر بوالهوس نماد هوس باز بودن انسان، کارکتر بوالعجب نماد حقه باز بودن انسان، و کارکتر بی زبان نماد ناطق نبودن انسان که همان بُعد حیوانی اوست. در حقیقت بی زبان بودن به معنی بی فکر و اندیشه بودن و خالی از معنی و معنا بودن است و نفس ناطقه بعنوان تنها قوه مُمیزه است که انسان را از حیوان بی زبان متمایز می کند. بنابراین، هوس بازی، حقه بازی، و بی معنایی در سایه خُرافه که منجم نماد آن است با انسان کاری می کند که همگی در سایه نشئگی حاصل از مصرف مخدر انسان را از مسیر اصیل زندگی بدور می کند. انسان در این حالت از خود بی خود شده و در این دایره زندگی بدور خود می چرخد و می چرخد و نسبت به امور آن بی احساس و منفعل شده و مخاطرات آن را نمی بیند که بخواهد از آن دفاع کند و این به معنی سقوط و نابودی انسان است.

سایه تان مستدام