در «راههایی برای فراموشی» با جهانی روبهرو هستیم که بیش از آنکه داستانگو باشد، حسبرانگیز و ذهنفرساست. تمرکز نمایش بر فرسایش روان و گمگشتگی هویت، با فضاسازی مینیمال و آگاهانهای همراه شده که در بیشتر لحظات، به جای توضیح، تجربه میآفریند.
بازی مریم عطیه میرزایی نقطه اتکای نمایش است؛ با بدنی گوشبهزنگ و چهرهای که مرز میان ترس و فروپاشی را در خود حل کرده، مخاطب را به همدلی و بیقراری میکشاند. اجرای بازیگران دیگر، هر چند بعضاً در دایرهای تکراری از بیان گیر میکند، اما در مجموع به ایجاد تنش درونی و سکوتهای معنادار کمک کرده و به عنوان عنصری مکمل عالی عمل می کند.
نمایش گاهی در دام زیادهگویی فرمی میافتد، اما سعی میکند با وفاداری به تم محوری خود—یعنی فراموشی به مثابه بقا—تأثیرگذاریاش را حفظ کند.
طراحی صحنه و نورپردازی خاص، فضایی وهمآلود و جذاب ایجاد میکند که مخاطب را درگیر میسازد. اگرچه گاهی ریتم کند میشود یا برخی صحنهها تکراری بهنظر میرسند، اما انسجام در طراحی فضا و جسارت در روایت، ضعفها را جبران میکند.
محتوا و پیام ۸
اجرا و تکنیک ۸
نوآوری و خلاقیت ۸
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸
میانگین کل ۸
...
پ.ن : خدا قوت به همگی و سرکار خانم میرزایی
*** دم استاد شهلایی و خانم دکتر مهری گرم برای ساخت کارهای
اجتماعی