مقایسهی چهرهی زن در شاهنامه و دیگر آثار حماسی جهان
چکیده
در این مقاله به تحلیل تطبیقی چهرهی زن در شاهنامه فردوسی و آثار حماسی جهانی نظیر ایلیاد و اودیسهی هومر پرداخته میشود. تمرکز اصلی بر ویژگیهای شخصیتی، کنشگری عاشقانه، وفاداری زناشویی و نقش اجتماعی زنان در این آثار است. بررسیها نشان میدهد که زنان شاهنامه برخلاف همتایانشان در حماسههای یونانی، دارای هویتی مستقل، ارادهای عاشقانه و منشهایی وفادارانه هستند و در برخی موارد نقشهای سیاسی و حکومتی نیز ایفا میکنند. این مقاله نشان میدهد که تصویر زن در حماسهی ملی ایران، غنیتر و شریفتر از تصویری است که در حماسههای باستانی دیگر ملل دیده میشود.
مقدمه
حماسهها
... دیدن ادامه ››
همواره بازتابدهندهی باورها، ارزشها و نقشهای اجتماعی دوران خود بودهاند. زنان به عنوان عناصر اثرگذار در روند روایی، در هر اثر حماسی چهرهای خاص مییابند. مقایسهی تطبیقی میان شاهنامه و آثار یونانی نظیر ایلیاد و اودیسه، تفاوتهای چشمگیری را در ترسیم چهرهی زن نشان میدهد که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد.
زنان عاشق در شاهنامه و ایلیاد
در شاهنامه، زنان نهتنها عاشق هستند بلکه بهگونهای فعال و بیپرده در ابراز احساسات خود عمل میکنند. نمونهی بارز آن تهمینه است که بدون هیچ شرم یا پنهانکاری، عشق خود را به رستم ابراز میدارد و حتی شبانه به اتاق او میرود:
تو را ام کنون گر بخواهی مرا
نبیند جز این مرغ و ماهی مرا
در حالیکه در ایلیاد، زنان با چنین اراده و صداقتی ظاهر نمیشوند. آنان بیشتر ابژههای جنگاند تا سوژههای کنشگر.
وفاداری و فداکاری زنان در شاهنامه
بیشتر زنان شاهنامه، از سرزمینهای بیگانه آمدهاند اما پس از پیوند با مردان ایرانی، به نهایت وفاداری میرسند. فرنگیس برای نجات همسر و فرزندش با پدر خود افراسیاب دشمنی میورزد. منیژه در کنار بیژن میماند و تهمینه تمام عمر را با یاد رستم و داغ سهراب سپری میکند.
در مقابل، زنان ایلیاد پس از مرگ همسرانشان، به دشمنان پناه میبرند یا همخواب قاتلان عزیزان خود میشوند. آندروماک سهم پسر آشیل میشود و هلن، بدون احساس گناه، با پاریس در بستر میرود.
تنها زن وفادار در ایلیاد: پنهلوبه
در میان زنان ایلیاد و اودیسه، تنها پنهلوبه، همسر اولیس، نمونهای از وفاداری زنانه است. او با ترفند بافندگی، خواستگاران را سالها به تأخیر میاندازد و سرانجام با بازگشت شوهرش، از آن رهایی مییابد.
نقشهای اجتماعی و سیاسی زنان در شاهنامه
زنان شاهنامه تنها عاشق یا مادر نیستند؛ آنان در مواردی فرمانروایی و سیاستورزی نیز دارند. شیرین، پوراندخت و قیدافه نمونههایی از زنانی هستند که قدرت سیاسی را در اختیار میگیرند. این در حالی است که در حماسههای دیگر ملتها، زنان عمدتاً فاقد چنین نقشهاییاند.
نتیجهگیری
چهرهی زن در شاهنامه با صفاتی چون پاکدامنی، وفاداری، قدرت تصمیمگیری، وطندوستی و کنشگری عاشقانه ترسیم شده است. این زنان نهتنها در زندگی زناشویی، که در سطح ملی نیز حضوری شرافتمندانه دارند. در مقابل، زنان در ایلیاد و اودیسه، اغلب منفعل، وابسته و گاه ناپایدار در روابط خود هستند. بدین ترتیب، شاهنامه نهتنها حماسهای مردانه نیست، بلکه با برجستهسازی ارزشهای زنانه، الگویی کاملتر از تعامل زن و مرد در ادبیات حماسی به دست میدهد.
منابع
ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه
ایلیاد، اثر هومر، ترجمهی سعید نفیسی
اودیسه، اثر هومر، ترجمهی سعید نفیسی