رزا جمالی متولد ۲۸ آبان ۱۳۵۶ در تبریز است. دانش آموختهٔ کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر و کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران. فعالیت ادبی خود را از ابتدای دهه۱۳۷۰ آغاز کرد. او شاعری متفاوت خوانده شدهاست که زبان و فضاهای جدیدی را ارائه میدهد و پساساختارگرا است.
شاعری که در میانهٔ دههٔ ۱۳۷۰ از اعضای جوان کارگاه شعر رضا براهنی بود و انتشار نخستین کتابش، «این مرده سیب نیست یا خیار است یا گلابی»، در سال ۱۳۷۷، به سبب عنوان و اشعار متفاوت اش، بازتابهای فراوانی برانگیخت. بعد از آن، تا سال ۱۳۸۰، او دو مجموعهٔ دیگر از اشعارش را به چاپ رساند و خود را به عنوان شاعری پرکار و مطرح تثبیت کرد.
با در نظر گرفتن تم کهن الگویی غالب، نقش محوری الهه رویش، و درهم تنیدگی انکارناپذیر ایماژ با اسطوره رویش به مثابه یک ژانر در مجموعه «این ساعت شنی که به خواب رفتهاست»؛ باید اذعان نمود که شعر رزا جمالی در معنای کهن الگویی کلمه زنانه و قابل تحلیل است.
کتاب «بزرگراه مسدود است» گزیدهای از شعرهای موفق پنج دفتر اوست.[۴] محور افقی در اغلب شعرها رعایت نمیشود و شاعر در پی پیوند و برقرار کردن
... دیدن ادامه ››
ارتباط منطقی و زبانی میان سطرها و بندهای سروده خود نیست. مجموعه شعرهای اخیر او به نوعی ادامه همان شیوه در شاعری است که وی از ابتدا آن را دنبال میکرد؛ اما او در این شیوه به نوعی پختگی دست یافتهاست.
شعرهای او به زبانهای انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، ترکی، عربی، بنگالی، هندی، چک، سوئدی، آلمانی، اسپرانتو، کردی و… ترجمه شدهاست و در معتبرترین گلچینهای ادبی شعر پیشرو جهان منتشر شدهاست. کتابهای او از معدود عناوینی ست که به چندین چاپ رسیده و در تیراژ بالا عرضه میشود. منتقدان ادبی او را از شاعران مهم، تأثیرگذار و جریانساز سه دههٔ اخیر میدانند؛ شعر او پُر از پیشنهادهای تازه برای شعر خلاق فارسی بودهاست. تجربههایی در حوزهٔ فرم و محتوای شعر امروز که از آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بازیهای زبانی، تصویرسازی خلاق، خلق استعارات نو، آشنایی زدایی از زبان متداول، دوری از کلیشههای بیانی، به وجود آوردن نشانهشناسی تازه ای از کلمات، چندصدایی، استفاده از لحن و زبان محاوره، بی واسطه نویسی، عرفان اشیاء، بازآفرینی مضامین شعر کلاسیک فارسی…
شعر او دارای نظمی هندسی ست و معماری تنظیم شدهای دارد. واگویههای چند ساحتی که بسیاری از شعرهایش را به آثاری چند صدایی بدل کردهاست. تخیل سیال از دیگر ویژگیهای شعری اوست.
چیزی به اشتباه میمیرد
و آفتاب که نم برداشته است ، خیس و مات است
اگر به این خطوط ادامه دهم؛
آن شیء منجمد که اسیرِ دست توست به اشتباه میلغزد
و گرنه چندی ست که روز به پایان رسیده است.
پوک به خانه که میرسم
چندی به مکعبها خیرهام
جریان ِ ساکنِ آب بود
و آفتاب که نم بر نمیداشت
بر سپیدی این همه کاغذ
بر رختهای پیرم که گریه کرده بودم!
عناصری جزء به جزء که به من وابستهاند
و از خونِ من رنگ میگیرند.
این سرزمین که بیوقفه بر من میبارد!
و ماه که هنوز پهناور است.
اینجا بر دیرک باریکی یخ بستهام
و برای ِ توست که زمان را به رودخانه ریختهام
زمان هوسِ تندی بود که از دستم رفت!
این لحظهها که به آسانی پاک میشوند…
به کبودی این دیوار میمانیم
من و این رختِ تاریک
که به جوی آب ریختهایم
گوسالهایست که از مرگ شیر مینوشد…
رزا جمالی