در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شهرزاد شاهین خو درباره نمایش هارشدگی: نقد نمایش «هار شدگی» به نویسندگی و کارگردانی پویان باقرزاده هار شدگی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:52:39
نقد نمایش «هار شدگی» به نویسندگی و کارگردانی پویان باقرزاده
هار شدگی | تجربه‌ای غریب، درخشان و فراموش‌نشدنی
نویسنده و کارگردان: پویان باقرزاده
اجرا در سالن لبخند – تهران

نمایش هار شدگی به نویسندگی و کارگردانی پویان باقرزاده، اثری‌ست که در عین وفاداری به فرم، در محتوای خود ساختارشکنی می‌کند؛ تجربه‌ای تئاتری که در سالن لبخند تهران به صحنه رفت و با روایتی معاصر و فضایی متفاوت، مخاطب را با لایه‌هایی از تئاتر در تئاتر ... دیدن ادامه ›› مواجه ساخت.

در ظاهر، با یک گروه نمایشنامه‌خوانی طرفیم؛ اما این تنها سطح اول بازی‌ست. هر چه پیش می‌رویم، لایه‌ها یکی‌یکی کنار می‌روند و خودِ نمایش، بدل به آیینه‌ای از تئاتر و واقعیت می‌شود. سوال اینجاست: کِی نقش بازی می‌کنیم؟ و کِی خودِ واقعی‌مان روی صحنه است؟ در مرکز روایت، گروهی از افراد در حال نمایشنامه‌خوانی هستند؛ اما این موقعیت ساده، به‌سرعت به بستری برای پرسش‌های فلسفی، روان‌شناختی و فرامتنی بدل می‌شود. این‌که مرز بین بازیگر و نقش، خیال و واقعیت، و اجرا و زندگی کجاست، در سراسر اثر با هوشمندی و طنزی تلخ کاویده می‌شود.

باقرزاده با انتخاب ساختار باز و لایه‌مند، اجازه می‌دهد روایت هم‌زمان در چند سطح پیش برود. این تصمیم، جسورانه و در عین حال حساب‌شده است. استفاده از موسیقی برگرفته از کوارتت مرگ و دوشیزه شوبرت، نه‌تنها به فضاسازی روان‌پریشانه و اضطراب‌آلود اثر کمک می‌کند، بلکه به‌نوعی از مرگ دراماتیکِ تجربه‌ی زیسته و تکرارشونده‌ی هنرمندان درون صحنه اشاره دارد. پویان باقرزاده با نگاهی تیزبین و قلمی عمیق، موفق شده روایتی بسازد که در عین پیچیدگی، روان است. موسیقی برگرفته از کوارتت مرگ و دوشیزه شوبرت، نبض نمایش را در دستان خود می‌گیرد؛ ضرب‌آهنگی مرموز که با اضطراب جاری در صحنه‌ها هم‌نفس می‌شود و حضور مرگ و فروپاشی را در زیرپوست دیالوگ‌ها زمزمه می‌کند.

از میان بازیگران، ایمان صیاد برهانی و امین اسفندیار حضوری درخشان و مسلط بر صحنه دارند. برهانی با تسلطی مثال‌زدنی بر بیان و بدن، توانست لایه‌های درونی شخصیت خود را به تماشاگر منتقل کند؛ و اسفندیار با هوشمندی در ریتم و استفاده از سکوت‌ها، موفق شد عمق روانی کاراکتر را بی‌آن‌که اغراق‌آمیز باشد، نمایان کند. آن‌ها دو قطب مکملی بودند که بار حسی و فکری اثر را پیش می‌بردند. بازی‌ها درخشان‌اند. ایمان صیاد برهانی با حضوری مسلط و نگاهی هوشمندانه، شخصیتی چندلایه را خلق می‌کند که تماشاگر را با خود همراه می‌سازد. امین اسفندیار نیز با درک دقیق از سکوت، مکث و تنش درونی، نمایشی از کنترل و انفجار درونی ارائه می‌دهد. هر دو بازیگر، با همدلی و تقابل‌شان، تنش و تعلیق اثر را به نقطه جوش می‌رسانند.

طراحی صحنه با وجود سادگی، به شکل نمادین کارکرد داشت و در خدمت روایت بود. جابه‌جایی‌های ظریف عناصر روی صحنه، هم‌پوشانی واقعیت و خیال را برجسته‌تر می‌کرد و به مخاطب اجازه می‌داد مرزها را گم کند. نورپردازی نیز هماهنگ با ضرباهنگ روایت پیش می‌رفت؛ گاهی تند، گاهی مکث‌دار، و گاهی به‌طرز عجیبی خنثی و معلق. در طراحی صحنه و نور، مینیمالیسم در خدمت ایده است. همه چیز ساده، اما معنادار و حساب‌شده‌ست. نورها، صداها، و جابه‌جایی‌های کوچک، تبدیل به استعاره‌هایی برای مرز باریک میان بودن و وانمود کردن می‌شوند.

در مجموع، هار شدگی نمایشی‌ست که در آن مفاهیم پیچیده‌ با اجرایی روان و درگیرکننده تلفیق شده‌اند. این اثر نه‌تنها مخاطب را منفعل نمی‌گذارد، بلکه او را به مشارکت ذهنی، احساسی و گاه حتی اخلاقی دعوت می‌کند. باقرزاده نشان می‌دهد که می‌توان از یک موقعیت ساده، جهانی پیچیده خلق کرد؛ جهانی که نه به‌راحتی آغاز می‌شود و نه به‌راحتی فراموش می‌گردد. «هار شدگی» از آن نمایش‌هایی‌ست که نه فقط دیده می‌شود، بلکه در ذهن حک می‌شود. نمایشی با ساختاری مدرن، زبانی چندلایه، و فضایی در مرز میان رئال و وهم‌آلود، که تماشاگر را به قلب تردیدها، نقش‌ها و هویت‌ها می‌برد.

«هار شدگی» تئاتری نیست که تنها به قصد سرگرمی خلق شده باشد؛ بلکه تجربه‌ای است که تماشاگر را تکان می‌دهد، گیج می‌کند، درگیر می‌سازد و پس از خروج از سالن، همچنان در ذهن باقی می‌ماند. یک اثر مستقل، جسور، و بی‌ادعا، که از دل گروهی خلاق و متفکر بیرون آمده.

اگر دنبال تئاتری می‌گردید که شما را به فکر فرو ببرد و تا مدت‌ها با شما بماند، «هار شدگی» را از دست ندهید.