در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
همراهان گرامی، با توجه به راهپیمایی مناسبتی امام رضایی‌ها در تاریخ جمعه ۱۹ اردیبهشت در محدوده مرکز شهر، لطفا حتما در زمانبندی حضور خود در سالنها، تمهیدات لازم را در نظر بگیرید.
تیوال | آکادمی آکتور درباره نمایش جگر هندی: دکتر سپیده موسوی، مدرس و پژوهشگر ادبیات فارسی ⬇️ دستور پخت یک‌ جگر ه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:23:43
دکتر سپیده موسوی، مدرس و پژوهشگر ادبیات فارسی
⬇️
دستور پخت یک‌ جگر هندی با آشپزی تماماً ایرانی


🖋 سپیده موسوی


فرهنگ دیرین ایران، با همه‌ی ابعاد اسطوره‌ای و تاریخی‌اش، حجم عظیمی از داده‌ها و دریای معانی را در اختیار مخاطب خود قرار می‌دهد‌. این ... دیدن ادامه ›› پیشینه و هیبت، چیزی نیست که تنها لابلای اوراق و مکتوبات به چشم بیاید چراکه مثلاً گاه، فردی از دل روستایی مهجور، گنجینه‌‌ای عظیم از باورها و قصه‌های دیروز را در دلش به امانت دارد. با این حال آنچه که تحت عنوان ادبیات کلاسیک و آثار درجه یک فارسی به جامعه ایران معرفی شده، علاوه بر زنجیره‌‌ی از سخنان حکمت‌آمیز، از بسترهای عمیق داستانی نیز بهره‌مند است. چیزی که در دنیای امروز با وجود هنرهای قصه‌گویی چون تیاتر و سینما، توجه‌ها را بیشتر به خود جلب می‌کند.

در این میان، نمایش جگر هندی، از زبان راوی خود، به وضوح اعلام می‌کند ‌که هدفش به نمایش درآوردن ظرفیت‌های نمایشی آثار سعدی، مولوی و دیگر بزرگان ادبیات فارسی است. هدفی که این بار قرعه‌اش به نام گلستان سعدی خورده است تا در بستر خیال پردازی‌های نویسنده، شکل و شمایلی نوین را به خود بگیرد.

این حکایت هر چند در اصل خود، هیچ فضای کمیکی‌ ندارد و اتفاقاً پیش از وجود نور امید پایانی، از یک ناامیدی و بی‌حمیتی پرده برمی‌دارد اما نویسنده با حفظ روح خنده‌ی تلخ حکایت، با تزریق خنده‌‌ای شکرین به کل روایت، فضای شادمانی مخاطب را هم فراهم می‌سازد تا مجموعا‍ً به این معرفت گره بخورد که در ضمن خنده‌هایی که از مخاطب می‌گیرد، ارتباطش را با اصل حکایت از دست ندهد.

نکته مهم دیگری که درک آن از نگاه مخاطب نمایش دور نمی‌ماند، ریختن مفاهیم زندگی امروز در زبان حکایت دیروز است. نویسنده‌ی جگر هندی، دوست ندارد مخاطبش را به کلی از دنیای اکنونش دور کند. او خوب می‌داند که بیننده، به مدل زندگی خود مأنوس است و اگر مستقیماً به آن خرده گرفته شود امکان تقابل و گسست ارتباطی را با او ایجاد می‌کند. هم از این روست که مظاهر دنیای مدرن را هم در تیاترش وارد می‌کند. به طوری که بخشی از نمایش، با پخش یک ویدیو و ارتباطی شبه‌آن‌لاین با مهمان‌های خارجی ادامه می‌یابد.

نکته‌ی مهم دیگر این است که نویسنده برخلاف تصور معمول و رایج تواریخ و داستان‌های کهن، پادشاه را انسانی خودخواه و رعیت گریز نشان نمی‌دهد. این پادشاه هر چند به اینکه باید جگر انسانی را برای درمان خودش بخورد رضا می‌دهد اما از همان ابتدا دربست آن را نمی‌پذیرد و انتخابش را منوط به رضایت نامه پدر و مادر و‌ حکم قاضی می‌گرداند. انگار به طور ضمنی می‌خواهد به صاحبان قدرت یادآوری کند که در سخت‌ترین مراحل هم باید جانب رعیت را نگاه دارند. این نکته حتی با هدف سعدی در حکایت و در شکلی کلان‌تر با کل باب اول گلستان( که نمایش برگرفته از آن است) همخوانی دارد. زیرا شیخ اجل، در باب سیرت پادشاهان، منش درست یک پادشاه باتدبیر و عادل را به تصویر می‌کشد تا با تصویب عواقب ظلم، آنها را از بی‌عدالتی و بی‌رسمی‌های معهود دور گرداند.

در مجموع نویسنده این اثر با علم به این سخن ماریو بارگاس یوسا که:« هنر امروز چاره‌ای ندارد جز اینکه بفروشد یا بخنداند» در عین اینکه حواسش به خنداندن و فروختن هست به حفظ ادبیت و پیام اثر هم توجه می‌کند و نمایشی را می‌آفریند که در آشتی دادن هر چه بیشتر مخاطب با آثار ادبی علی‌الخصوص آثار سعدی مؤثر می‌افتد.