داستان کوتاه ِ : "دیوار "
......نگاهی به دو سوی خیابان انداخت ......انگار / تاریک تر از همیشه بود
.....یه نفس عمیق کشید و ترسش را قورت داد .....
......نمیخواست/ ولی ...عشق / خانواده و آینده اش را روی زمین گذاشت........ و از دیوار بالا رفت.........
هشتم دیماه / هشتاد و سه
( از مجموعهٔ تک سرفه های روزانه)
#کریم_جوانشیر
#karim_javanshi
https://t.me/karimjavanshir