تحلیل نمایشنامهی خرگوش اثر نینا رین که به زودی به کارگردانی مهدی نصیری روی صحنه میرود
به قلم: مجید موثقی (منتقد، نویسنده، کارگردان-مولتی مدیا پروداکشن دانشگاه زوریخ)
نمایشنامهی خرگوش (Rabbit)، نوشتهی نینا رین و با ترجمهی آیسان نوروزی و مهدی نصیری، از همان صحنههای آغازین با فضایی معماگونه مخاطب را درگیر میکند. معرفی شخصیت پدر و دختر (بل) در شرایطی غیرمعمول، همراه با حساسیت آنها نسبت به شباهتهای زبانی، به ایجاد لحنی خاص و چندلایه کمک میکند. این صحنه آغازین، همراه با بهرهگیری از عناصر صوتی و تصویری، نهتنها زمینهساز شکلگیری درام است، بلکه بهعنوان یک «عمل برانگیزنده» شخصیتهای بل، امیلی، تام، ریچارد و سندی را در بستر یک جشن تولد در رستورانی به هم پیوند میدهد.
خرگوش که اولین نمایشنامهی نینا رین محسوب میشود، در سال ۲۰۰۶ به روی صحنه رفت و با استقبال گستردهای مواجه شد. این نمایش با ترکیب طنز تلخ و درام روانشناختی به کاوش در روابط انسانی، نابرابریهای جنسیتی، دوستی، خیانت و مرگ میپردازد. رین در این اثر، با زبانی تند و دیالوگهایی سریع و پرتنش، چالشهای میان زنان و مردان را در بستر روابط دوستانه و عاشقانه بررسی میکند. بحثهایی که در نمایشنامه میان شخصیتها شکل میگیرد، اغلب حول محور قدرت، کنترل، احساسات و خیانت میچرخد، و تضاد میان نگاه مدرن به روابط و انتظارات سنتی را برجسته میسازد.
یکی از مؤلفههای احساسی نمایشنامه، مواجهه بل با بیماری
... دیدن ادامه ››
و مرگ پدرش است. این فقدان، همچون سایهای بر جشن تولدش سنگینی میکند و به لایههای زیرین روایت عمق بیشتری میبخشد. ترکیب لحظات طنز و شوخطبعی با اندوه و شکنندگی درونی شخصیتها، باعث میشود تماشاگر همزمان با خندیدن، درد و رنج شخصیتها را نیز احساس کند.
رین در این نمایشنامه از دیالوگهای کنایهآمیز، سریع و گاه بیرحمانه استفاده میکند که از نظر سبکی، یادآور آثار دیوید ممت است.
این دیالوگها، نهتنها بر جذابیت و پویایی صحنهها میافزایند، بلکه تضاد میان شوخطبعی ظاهری و پیچیدگیهای عاطفی شخصیتها را نمایانتر میکنند.
خرگوش از یک ساختار نیمهخطی بهره میبرد. مکالمات در یک محیط واحد (بار) شکل میگیرند، اما با استفاده از فلشبکها و تغییرات ناگهانی در فضا، لایههای عمیقتری از شخصیتها و گذشته آنها آشکار میشود. این تکنیک، تماشاگر را از سطح مکالمات روزمره فراتر برده و او را به درونیات و دغدغههای شخصیتها نزدیکتر میکند.
انتخاب عنوان خرگوش، برخلاف ظاهر سادهاش، چندین لایه معنایی در خود دارد:
از منظر شخصیتها اگر نگاه کنیم : خرگوشها نمادی از لطافت، معصومیت و ترس ذاتی هستند. در این نمایشنامه، بل علیرغم جسارت و استقلال ظاهریاش، در مواجهه با بحرانهای عاطفی و مرگ پدرش بهشدت آسیبپذیر است. در فرهنگهای مختلف، خرگوشها بهعنوان نمادی از باروری و تمایلات جنسی شناخته میشوند. یکی از تمهای کلیدی نمایشنامه، تنشهای جنسیتی و روابط میان زن و مرد است. گفتوگوهای تند و پر از کنایه میان شخصیتها، اغلب به قدرت، کنترل و میل جنسی اشاره دارد، و عنوان نمایشنامه میتواند به این جنبه از داستان ارجاع داشته باشد.
خرگوشها موجوداتی هستند که همیشه در حالت آمادهباشاند. این ویژگی به فضای ناآرام و پرتنش نمایشنامه شباهت دارد، جاییکه شخصیتها مدام در حال واکنش به یکدیگرند و بحثها و درگیریهای آنها لحظهای آرام نمیگیرد. نمایشنامهی خرگوش، اثری هوشمندانه و پرتنش است که با ترکیب طنز، درام روانشناختی و ساختاری غیرمتعارف، مسائل پیچیدهای را دربارهی روابط انسانی، قدرت، و فقدان بررسی میکند. دیالوگهای تند و سبک اجرایی پرانرژی آن، نمایشنامه را به اثری زنده و تأثیرگذار تبدیل کرده است.