در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدرضا ریاحی پناه درباره نمایش اینک انسان: مروری بر نمایش «اینک انسان» خدای من، خدای من، چرا من را واگذاشتی؟
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:25:04
مروری بر نمایش «اینک انسان»
خدای من، خدای من، چرا من را واگذاشتی؟

با درود خدمت تمامی اعضای گروه نمایش «اینک انسان». مجموعه ای از کهنه‌کاران و اساتید هنر تئاتر و سینما و تلویزیون در این نمایش حضور داشتند که تماشای هنرمندی آنان نه تنها لذت‌بخش بود بلکه رزق روح را نیز تأمین کرد. همه‌ی بازیگران بسیار جدّی و هنرمندانه ایفای نقش کردند، ولی بازی آقای توفیق علی‌رغم نقش منفی ایشان، منجر به همزادپنداری بیشتری شد. علاوه بر آن بازی خانم رجایی‌نیا ثابت کرد که چقدر تمرینهای بدنی پیش از نمایش می توانند در ایفای نقش و انتقال حس موثر باشند. البته احساس می کنم تمرینهای بدنی برای این نقش از حالت عادی هم بیشتر بوده تا وجود شیطان در جسم تسخیر شده یک فرد با آن حرکات غیرعادی را به درستی به نمایش بگذارند. در خصوص تصویر یک چشم که پیش از شروع نمایش روی بُرد نشان داده شد، آنگونه که در کتب اهل سنت همچون «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آمده، در روایتی از پیامبر نقل است که ایشان در طی خوابی در مقابل خانه کعبه، حضرت مسیح را در حال طواف می بیند. در پشت سر حضرت مسیح مردی یک چشم به نام کذاب و یا دجال و یا المسیح الدجال یا Anti-Christ را مشاهده می کنند. وقتی اصحاب پرسش از چگونگی واقعه کردند مشخص شد که در دوران آخرالزمان انگاره‌ای وجود دارد که حضرت مسیح در نهایت بر این دجال پیروز شده و باعث ایجاد صلح و آرامش در دنیا می شود (در نزد شیعه اما این نقش به حضرت صاحب داده ... دیدن ادامه ›› شده است).

پیش از شروع نمایش به هیچ وجه نمی توانستم پیش بینی کنم کارگردان محترم فضایی فانتزی برای اجرای نمایش در نظر گرفتند. دقایق اولیه نمایش حضور پرونده، خودکار، لیوان قهوه، و یا عینک زدن حضرت عیسی و خیلی از موارد دیگر را نمی توانستم درک کنم یا که آنها را بپذیرم. ولی کم کم وقتی با لحن امروزین کاراکترها مواجه شدم دریافتم که شاید این تغییرات برای به حداقل رساندن فاصله زمانی و مکانی با مخاطب و درک و دریافت بهتر در نظر گرفته شده است. البته لباسهای کاملاً تمیز و شیک کاراکترها، و همچنین جامه‌ی سفید یکدست و اتو کشیده‌ی شخصیت عیسی ناصری دیگه خیلی غلوشده می‌نمود. این نوع پوشش و لحن و فضای فانتزی داستان مخاطب را از 2000 سال پیش جدا کرده و همان موقعیت را در عصر حاضر بازسازی می کرد و این حتماً دلیل داشت.

از سوی دیگر انتظار داشتم بخشی از داستان در خصوص تقابل و تفاوت داستان عیسی ناصری آنگونه که در قرآن کریم و آنگونه که در اناجیل و متون کلاسیک مسیحی آمده، باشد. ولی اینکه نویسنده کدام را ملاک خود قرار داده آشکار نبود. داستان تولد تا عروج حضرت عیسی تقریباً در 12 سوره از قرآن 36 مرتبه تکرار شده. این بسامد برای پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) فقط 4 مرتبه است و این نشان از اهمیت نام حضرت مسیح دارد. بعنوان مثال، در سوره نساء آیه 156 تا 157 متن مقدس می خوانیم: "و به دلیل کفرشان، و بهتان بزرگی که به مریم زدند، و نیز به دلیل آنکه گفتند: ما مسیح، عیسی پسر مریم، فرستاده خدا، را کشتیم، گو اینکه آنان نه او را کشتند و نه به صلیب کشیدند، بلکه بر آنان اینگونه پدیدار شد. و به راستی کسانی که درباره او اختلاف نظر دارند و از آن در شک‌اند، علمی به آن ندارند و فقط از گمان پیروی میکنند، و به یقین او را نکشتند*. در طول نمایش در حین گفتگوی شخصیت حضرت مسیح با پیلاتوس، او خود اذعان می کند که مریم چگونه فردی بوده که با آیات ذکر شده قرآن تفاوت دارد. در نتیجه نه تنها طبق آیات قرآن اتهام تلویحی هرزگیِ مریم که زنی شوی‌ندیده بوده، نادرست است، بلکه به صلیب کشیدن و کشتن حضرت مسیح نیز از دید آیات قرآن نادرست است و یهودیان فقط گمان می کردند که چنین کرده‌اند و یا اینکه بر آنان چنین پدیدار شده که مسیح را به صلیب کشیده‌اند.

حتی از اینها که بگذریم، حالت آرام و با طمأنینه کاراکتر عیسی ناصری نیز در حین گفتگو با پیلاتوس، قیافا و دیگران عجیب بود. چنین آرامشی طبق متن اناجیل همانند متی و مرقس وجود نداشته و عیسی ناصری در آخرین لحظات از سر دلهره، اضطراب، وانهادگی، تنهایی، و یا طردشدگی از خداوند گله می کند و می فرماید: خدای من، خدای من، چرا من را واگذاشتی؟ به گمانم چهره بازیگر نقش عیسی نمی‌بایست آنقدر آرام در کمال رضایتمندی از وضعیت خود باشد. در تمام طول نمایش به شخصیت سِر تامِس مور در فیلم «مردی برای تمام فصول» با بازی پل اسکوفیلد به کارگردانی فرد زینمان فکر می‌کردم که بازیگر نقش سِر تامِس مور چگونه در دادگاه از خود و عقاید خود دفاع کرد و نقش را آنقدر باور‌پذیر ارائه داد که بابت آن جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد. بیشتر ترجیح می‌دادم نقش عیسی ناصری با صلابتی این چنینی در برابر بازجویان خود ایفا میشد.

در پایان از خود می پرسم اگر نویسنده قصد داشت کشته شدن و بدار آویخته شدن انسانی مظلوم را از دل تاریخ بیان کند، از سقراط گرفته تا ژاندارک تا گالیله، از شیخ شهاب‌الدین سهروردی تا ... از همه فرهنگها می توانسته موضوع کار خود را انتخاب کند. ولی آیا بحث‌های آخرالزمانی در مورد آنها هم صادق می بود؟ آیا کشته شدن عیسی ناصری بتوسط یهودیان در آنزمان و نسل کشی اخیر وکشته شدن هزاران نفر بیگناه از اکتبر سال 2024 تا‌کنون بتوسط قوم یهود (صهیونیسم) پیام آخرالزمانی نویسنده به ماست یا صرفاً همدردی با بیگناهان و کودکان و مردم بی دفاع کشته شده؟ دجال زمان کیست؟ ناجی کیست؟

تشکر

پ. ن. اگر نویسنده از یک زاویه دید خاص داستان را روایت می کرد، از دید اناجیل مسیحیان و یا قرآن مسلمانان و یا متواترات اهل سنت و یا شیعه خیلی بهتر بود تا بدانیم نویسنده کدام روایت را پذیرفته و مبنای کار قرارداده.
شرمین منصوری این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید