اجرای موفقی نبود ، نه از نظر محتوا نه فرم
هر چیز مربوط به صحنه و نمایش واقاً بد بود و بازیگرها بدتر البته که همه اینها ابزارهای کارگردانی بودن که احتملاً همه رو اسیر ضعف هنری خودش کرده.
با اطمینان کامل میشه گفت برای کسی که نمایشنامه میلر رو خونده اصلاً مخاطب آگاه با این هزینهای که کرده خوشحال از سالن بیرون نمیاد.
اولاً که از منظر محتوایی به اصل نمایشنامه پایبند نبودید.(اسپویل) مثال: چندتا از کارکترها رو حذف کردید (مثلا لوییز یا مایک یا شخصیت قصاب رو هم همینطور که با احتساب نداشتن نقشی در نمایشنامه ولی وجودش برای اِدی بسیار معنا دار بود اینکه اِدی ناگهانی متوجه شد دو مهمانش کنار چندتا مهاجر دیگه ساکن شدند و تازه متوجه شد که چه گندی بالا آورده و حتی پشیمون هم شد و میخواست هر چه سریع تر بفرستتشون چندتا بلوک اونورتر.)
چرا بخش های مهمی از داستان و جملات رو باب میل خودتون حذف کردید؟ تاخیر و تاخر وقایع رو هم حتی رعایت نکردید! واقاً با چه هدفی این ریزجزئیات معنادار و ظریف میلر رو نادیده گرفتید؟ اگر براتون این پایبندی اهمیت نداره پس حرف و جان کلام این نمایشنامه چی بود؟ آقای کارگردان! اثر چشم اندازی از پا میلر یه ساختمان واحده از نظر مجموعه پارمترهای فرم و محتوا و غیره ، دخل و تصرف ناشیانه ای که در این اثر کردید این ساختمان رو فرو ریخته.
فقط به حذف و
... دیدن ادامه ››
اضافه کردن متن نیست که میشه بین اجرا و مخاطب ارتباط بهتری ساخت ، یه اجرای تمیز با همه ابزارهایی که هنر تئاتر در اختیار شما گذاشته خیلی بیشتر اولویت داره.
به غیر از محتوا هم که فضای نمایشنامه میلر اصالتاً آمریکایی و بخش اعظمی ازش هم صرف ایجاد درکی از حال و هوای فضای آمریکایی برای مخاطبه ، کتباً و دقیق فضا رو توصیف کرده که در حین فضاسازی با کلمات ، راهنمای سادهایه برای چیدمان صحنه برای کارگردانها ولی نمایش شما نتونست یک دهم این فضاسازی رو برای مخاطب ایجاد کنه با وجود موسیقی و بیان و مثلا یه تمپوی بالا که ارجحیت داشته باشه و ضرباهنگ ناکوک این اجرا رو به اون چیزی که در خور متن باشه برگردونه. همه به شکل ملیحانه ای دارن دیالوگ های نمایشی اساسا تند ، باحرارت بالا و با تنش بسیار زیاد رو اجرا میکنند! دیالوگ هایی که حتی میلر هم بارها تکرار میکنه که داره با افروختگی شدید بیان میشه!
هیچ ایرادی نیست که چرا جنسیت وکیل رو از مرد به زن کردید ولی آخه چرا مهمترین مونولوگ های این شخصیت رو حذف کردید از متن اجرا؟
انتخاب موسیقی هم که در حد بسیار ضعیف!
در وصف نمایش فقط همین بس که عصیانگری کتی رو هنگامی که تصمیم گرفت جلوی ادی با رودولفو برقصه به یه شخصیت نق نقو تقلیل دادید.
شما که در جهت دور زدن محدودیت ها (که واقاً آفرین این بار) خلاقیت به خرج دادید و صدایی از بحث و مجادله و نزدیکی ادی و کتی نمایش دادید پس چرا دوباره در انتهای اون صحنه مهم همه چیو خراب کردید و یکی از مهمترین بخش های متن که نزدیکی ادی و رودولفو بود رو حذف کردید) و در عوض به مارکو هم دیالوگ های دم دستی در باب قدرت نمایی اضافه کردید؟ اینه دغدغه معاصر؟
کسی با اِلمان های جدید و ایده های نو اضافه شده به نمایشنامه مشکلی نداره از صحنه بگیر (مثل تاب) و یا عوض کردن مرد به زن شخصیت الفیری (گرچه که فکر نمیکنم شکافی رو کم کرده باشید) ولی ایرادی هم وارد نیست.
ایراد در بخش های خیلی بزرگتریه: اینکه مثلا کجای دنیا دوتا مهاجر که چند شبانه روز روی کشتی بودن با اون استایل ها دیده میشن که شما همچین طراحی لباسی انجام دادید یا شیطنت میلر در باب اون زنانگی شخصیت رودولفو چیشد پس ؟ متاسفانه این همه ظرافت و عمق رو نادیده گرفتید!