در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حمیدرضا محب درباره نمایش به زور: به‌زور تونستم به‌زور را قابل قبول بدانم، سیاوش و سودابه نوشته‌‌ای ممتا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:53:20
به‌زور تونستم به‌زور را قابل قبول بدانم، سیاوش و سودابه نوشته‌‌ای ممتاز و برجسته از شاهکارِ فردوسی، نزدیک‌ترین متن تاریخ ایران به افسانه‌های ... دیدن ادامه ›› تبای؛ پرده‌ی اول، اُدیپ شهریار(البته از نظر حقیر) با پایانی کمتر تراژیک‌تر این بار به زورخانه دعوت شدند که زن، ضرب میگیرد، چه تفکر بکری، سخن از پهلوانان شاهنامه در مکانی که اولین تصویرِ ذهنیِ ما ایرانی‌ها از پهلوانی را تشکیل میدهد، «زورخانه»، ایده زیباست.
نمایش به معنایِ دقیقِ کلمه مونوتون است. تصاویر فُرمیک خلق میکند اما از خلق اتمسفر و موقعیتیِ نفسگیر خالی‌ست. همان که آغاز می‌شود، همان پایان میابد. ضرب زورخانه زیبا نواخته می‌شود اما عاری از بُعد است و در ساخته نشدن لحظات دراماتیک یا تراژیک کمک میکند. کیکاووسش به درستی حماقتی درونی دارد و سیاوُشَش به درستی جوانمردی، اما سودابه‌اش سودابه نیست، خالی از نشانِ حرص و آز و شهوت.

تلاش گروه قابل ستایش است و نشان‌دهنده‌ی استعداد‌هایی موفق در آینده، کاملاً مسلط و کاملاً متمرکز و به طرز حیرت آوری پر انرژی
نمایشی ایرانی که نمره‌ای قابل قبول دارد

برقرار باشید و استوار🙏🏻🙏🏻♥️