در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نرگس سادات میرمحمدصادقی درباره نمایش بیداری کالیگولا: این روزها سردرگمم، دودلم و از اضطراب دستم به هیچ کاری نمی‌رود. روح میا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:47:06
این روزها سردرگمم، دودلم و از اضطراب دستم به هیچ کاری نمی‌رود. روح میان سال و روح جوانم بعد از جدالی خونین حالا به صلح رسیده‌اند. سرم سنگین است هنوز، سکونی مرگبار حکمفرماست در سرم.
در جدال با زندگی برای بقا، که هر روز فشار کاری را روی خودم بیشتر میکنم که بگویم من بیشتر از چیزی که فکر میکنی توان دارم.
ترم یک ارشد ادبیات نمایشی را میگذرانم و حس میکنم حالا بیش از پیش در علایقم غرقم، رویای کودکیم را زیست میکنم گویی.
چخوف بیشتر از قبل به کمکم می‌آید برای بهتر ایفا کردن نقشم.
طعم شیرین تجربه‌ی صحنه در ۱۵ شب اجرای «ترین حرفه‌ای» آنقدر در زیر دندانم و البته در قلبم لذت بخش است که میخواهم تا ابد صحنه را در آغوش بگیرم.
حالا آنتونیو را زیست میکنم شخصیتی‌ست کاملا مخالف تجربه‌ی اول بازیگریم، دلنشین است ولی.
نرگس در پیچ و خم زندگیش و هیچ چیز از آینده نمی‌داند ولی دلش شور میزند برای همه چیز درست مثل آنتونیو که قتل پدرش را در خواب دیده ولی نمیداند آن را باور کند یا نه.
روحش انتقام میخواهد برای اتفاقی که هنوز نیوفتاده، جنگجو است برای رسیدن به خواسته‌اش، برای رسیدن به کسی که دوست می‌دارد می‌جنگد ... دیدن ادامه ›› ولی کسانی دورش حلقه زنده‌اند و ریسمان‌هایی به دستانش می‌اندازند که نرود که موفق نشود.
حالا می‌خواهم از شما دعوت کنم که این جدال بین مرگ و زندگی، هستی و نیستی، شکست و پیروزی آنتونیو را در «بیداری کالیگولا» ببینید.
منتظرتان هستم که بگویم آن شب چه در خواب دیدم.