ویترین
دیـــــوار
ساختن
خریدها
آوا
تازهها
امتیازداران
پرفروشها
تیراول 🧩
دیدن همه (Enter)
تماس و پشتیبانی
پرسشهای متداول
درباره
دانلودها
رسانه
پنجره
ساختن
ویترین
فیلترها
دیوار
کانالها
خریدها
کجا
کِی
چجوری
نمایش
کنسرت
فیلموسریال
فیلمتئاتر
آموزشی
سرگرمی
نمایشگاه
سرگرمی
نمایشگاه
کانالها
ویترین
فیلترها
دیوار
کانالها
خریدها
کجا؟
کِی؟
چجوری؟
تهران
دیگر شهرها
شهر یا سالن...
نزدیکی اینجا
برخی سالنها
تالار وحدت
تئاترشهر تهران
تماشاخانه ایرانشهر
پردیس تئاتر شهرزاد
مجموعه تئاتر لبخند
تماشاخانه ملک
عمارت هما
عمارت نوفل لوشاتو
تئاتر هامون
تالار مولوی
تماشاخانه هیلاج
خانه هنر دیوار
بلک باکس ایران مال
تماشاخانه طهران
خانه نمایش دا
کجا؟
کِی؟
چجوری؟
امروز
در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
کجا؟
کِی؟
چجوری؟
ویژگی
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
با تخفیف
عمومی
وفاداری
دانشجویی
پلاس
چیدمان
تازه
امتیاز
پرفروش
الفبا
تاریخ آغاز
تیوال | میم: بارها شسته ای، نخواهد رفت ردّ خونِ من است روی تنت نعشِ یک ببرِ منقر
SB >
com/org
| (HTTPS) localhost : 09:09:10
شعر و ادبیات
اثر دیگران
میم
(m.sardeli)
تیوال این کاربر
پروفایل
دنبال
از
۰۸ دی ۱۳۹۸
بارها شسته ای، نخواهد رفت
ردّ خونِ من است روی تنت
نعشِ یک ببرِ منقرض شده ام
وسطِ بیشهزارِ پیرهنت
از کتاب «سرخپوستها» حامد ابراهیمپور
پ.ن: به یاد تیر۸۸ ، آبان ۹۸ و هر روز دیگری که رد خونی قلب ما را فشرد
۱۹ تیر ۱۳۹۹
خواندم
دوستدارم
گزارش
نظردهی
پیوند این نوشته
Ali
این را خواند
سپهر
،
ابرشیر
،
جعفر میراحمدی
،
محمد مجللی
،
امپرسیونیست
،
نورا احمدی
و
محمد لهاک (آقای سوبژه)
این را دوست دارند
سپهر
(sepehr_r)
تیوال این کاربر
پروفایل
دنبال
از
۱۲ مهر ۱۳۹۳
پهلوان زنده ای از آخرین خوان در نیامد
استخوانی سالم از تابوتِ زندان درنیامد
زیر و رو کردیم جبب پاره ی تقویم ها را
زیر و رو کردیم چیزی جز زمستان در نیامد!
زیر و رو کردیم و جز تزویر و خون، چیزی ندیدیم
عاقبت از این مسلمان ها مسلمان درنیامد!
اشک
... دیدن ادامه ››
ها را کاشتیم و منتظر ماندیم ، اما
جز گلِ آه از دهان سردِ ایران در نیامد
آن عصای کهنه آخر لا به لای موج گم شد
آن یدِ بیضا سرانجام از گریبان درنیامد
پیرهن ها کورمان کردند و حافظ گول مان زد
یوسفِ گم گشته از چاه عزیزان درنیامد!
حامد_ابراهیم_پور
از کتاب سرخپوست ها
۱۹ تیر ۱۳۹۹
دوستدارم
( ۴ )
پاسخ
میم
(m.sardeli)
تیوال این کاربر
پروفایل
دنبال
از
۰۸ دی ۱۳۹۸
این چنین مقدر شد: خَلق بینوا باشد
خوشه سهم ارباب و خشم سهم ما باشد
تخمِ آه پاشیدیم، اشک را درو کردیم
بعد از آن چه فرقی داشت، صیف یا شتا باشد؟
.
.
راه گله را جز ما هیچکس نمیدانست
گرگ اهل آبادی ست! باید آشنا باشد
.
.
.
«سرخپوستها»
۱۹ تیر ۱۳۹۹
دوستدارم
( ۴ )
پاسخ
نظردهی
برای بهره بهتر از تیوال لطفا
عضو یا وارد شوید