#گوش_سرهنگ
حرف های پشت گوش یک سرهنگ بازنشسته
آخرین بار ، زیر ناله یک شلاق دست دوم به گوش ام خورد
وقتی چراغ اتاق ،
بالا می رفت و بعد از ناله ای دیگر ، پایین می آمد .
صدای آخرین فریاد ،
آنقدر شکل بازنشسته های توی پارک بود
که زیر رقص اسکاتلندی شلاق
... دیدن ادامه ››
دست دوم ، خنده ام گرفته بود.
حتی فکر صندلی های پارک هم به نزدیکی های سرم رسید
وقتی قرار بود ، سرهنگ سفید شده ای را روی خود تحمل کنند .
چه شکنجه طنزآمیزی
پر بود از ، فریادهای فکاهی یک سرهنگ پاکتی .
چراغ برای آخرین بار ، دیگر پایین نیامد
آن بالا گیرکرد ،
و فریاد و نت های صدا دار شلاق دست دوم
در گلوی سرهنگ و شلاق به دست ، گیر کرد
تکان نمی خورد .
لج بازی می کرد .
تازه به قسمت طنز شکنجه رسیده بودم ....
کاش حرفم را گوش می کرد
و با اولین سرفه ، بیرون می پرید
از همان اول ، لج باز بود
شلاق لج باز .......
#کسری_ناری
26 فروردین 1395