در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | عمو فرهاد قصه ها: هیچ چیز جز پنجره ای که در خاطرم رو به دریا گشوده شد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:01:36
هیچ چیز

جز پنجره ای

که در خاطرم

رو به دریا

گشوده شد

یاد نمانده است

خانه ای کوچک

و ایوانی

که در آن

میزی بود

غروبش در

دل دریا

گم میشد

و طلوعی

... دیدن ادامه ›› پر شکوه

از میان ماسه ها

من محکوم به

تماشای نمایش

طبیعت بودم

زندانی که

از بهشت

با شکوه تر بود

چیزی یادم نیست

جز لبخند مهربانی

و طنین صدایی

که برایم

جنگ و صلح

را می خواند

و قلبی

مملو از آرامش

...

حال که خوب

به گذشته می نگرم

چیز هایی در خاطرم

مانده است هنوز

همان پنجره

و ایوانی که

هنوزم هست

و کتابی

که خاک گرفته است

همه چیز

جای خود است

جز صدای خوش

خوانش آن زن




.
.
.
.
.عمو فرهاد قصه ها
.
.
.
اینستاگرام : عمو فرهاد قصه ها
احساس زیبایی در این شعر جاریه
۲۴ شهریور ۱۳۹۴
پُر از احساس بود
و زیبا...
۲۶ شهریور ۱۳۹۴
سپاس جناب مجید سلیمی عزیز
۲۶ شهریور ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید